روز زمین پاک است و اقای هیرون به همه نهال اهدا میکند. اما فرانکلین نهال…
قصهی لذت بخشش
حكايت بخشش حكايت جوجهتيغي و موش كوري است كه در زمستان هر دو در يك سوراخ كوچك لانه كردهاند. بخشش مثل پرواز بر فراز ابرهاي توفانزا و رسيدن به ابرهاي سفيد بزرگ پنبهاي با آسمان آبي و خورشيد تابان است. هنگامي كه فري و زيزي در حال كشمكش و بگومگو وارد اتاق پدرشان ميشوند، او تصميم ميگيرد بچههايش را به سفري خيالي با چشمانداز بخشش ببرد. آنها در كنار هم ميفهمند بخشش يعني چه و درمييابند كه بخشيدن، بخشنده را خوشحال ميكند، شايد خوشحالتر از شخصي كه او را بخشيدهاند. دكتر رابرت اِنرايت، نويسندهي اين كتاب بخشش را تعريف ميكند، تفاوت آن را با سازش نشان ميدهد و به پدر و مادرها براي آموزش بخشش به بچههاي خود، كمك ميكند.
Very neat article. Really Cool.