قصهی ای وای گم شدم!
سارا از اینکه با همکلاسیهایش به گردش علمی میرود خیلی خوشحال است. اما وقتی جلوی یک مغازه میایستد، دوستانش را…
قصهی باید تصمیم بگیری کامیل
کامیل خیلی هیجانزده است؛ چون در مدرسه یک برنامهی تازه دارند. کامیل نمیتواند تصمیم بگیرد که بادبادک درست کند یا…
قصهی چه کفشهای مسخرهای
سارا کفش های صورتی تازهاش را خیلی دوست دارد. اما وقتی آنها را می پوشد، یکی از پسرها در مدرسه…
قصهی عجب شانسی!
کریتر کوچولو سکه ای را از روی زمین برمیدارد. اول فکر می کند که سکه برایش شانس میآورد ولی بعد…
قصهی بچه قورباغه خوابش نمیبرد
من نمیتوانم خوب بخوابم! یعنی شبها خوابم نمیبرد! اصلاً نمیدانم چهکار باید کنم. گاهی گوسفند میشمرم. گاهی هم کتاب میخوانم.…
قصهی راز عجیب بچه قورباغه
قورباغهی قصهی ما رازی دارد. قول میدهید به کسی نگویید؟ او نمیتواند شنا کند و از آب میترسد! فکر کنید…
قصه ی گرگ بدجنس دوستداشتنی
تا به حال خودتان را جای یک گرگ گذاشتهاید؟ تا به حال به یک گرگ بدجنس بی رحم وحشی گفته…
قصهی کجا را باید سُم بزنیم؟
اگر یک روز پستچی آمد و گفت شما دعوت هستید به یک مهمانی که آنجا میتوانید نوشابهی گازدار و انرژیزا…
قصهی طوطی روی خرپشته
از وقتی ایفون تصویری آمده، هم کار ما گرگها سخت شده، هم کار نویسندهها. ولی خب، گرگها صدتا بهانهی باحال…
قصهی گوریل ترسناک در راهپله
توی این کتاب یک گرگ است و سهتا وروجک. تو هم اگر بیایی می شوند چهارتا وروجک و یک گرگ.…
قصهی آخ دندانم!
یک روز صبح که خواهر خرسی از خواب بیدار شد، متوجه شد که دندانش لق شده است. برای همین همراه…
قصهی شوتک گفت نه
بیا بریم بازی! بریم بازی! چرا هی میگویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست…
قصهی خرگوش کوچولو و احساس تنهایی
گاهی خرگوش کوچولو احساس تنهایی میکند و فکر میکند که هیچکس دوستش ندارد و همه سرگرم کار خودشاناند ولی بعد…
قصهی شتره و بار سنگینش
من را می بینی؟ نمی بنی؟ من اینجا هستم پشت این کوه. اگر روز سر تو هم مثل من یک…
قصهی خرگوش کوچولو عاشق مدرسه
خرگوش کوچولو عاشق مدرسه است. او عاشق قصه گوش کردن و کاردستی درست کردن است. دوست دارد چیزهای تازه یاد…
قصهی خوب، مفید، خوشمزه
کریتر هم مثل همهی بچهها دوست دارد به جای میوه و سبزیجات، خوراکیهای خوشمزه بخورد، به جای اینکه پیاده به…
قصهی من و داداش کوچولویم
من و داداش کوچولویم خیلی کارها را با هم انجام میدهیم، با هم میرویم باغ و سیب میچینیم. با هم…
قصهی فقط من و بابام
همراه بابام رفتیم اردو. بابام رانندگی کرد چون من خیلی کوچکم. ولی خیلی کارها بلدم. چوب جمع کردم تا آتش…
قصهی وقتی بزرگ شدم
وقتی بزرگ شوم، یک ورزشکار درست و حسابی میشوم. شاید دلقک شدم یا رانندهی کامیون، یا دکتر. اصلا پلیس میشوم.…
شعر دالی چی؟ دالی کی؟
کتاب های دالیبازی با طراحی خاص، تصاویر جذاب و شعرهای شیرین، هر کودک نوزاد و نوپایی را سرگرم میکند!
در بخش قصهها شما میتوانید داستانهای ما را به صورت صوتی بشنوید. کتابهای صوتی در اکثر موارد جذابیت بیشتری برای کودکان دارند. میتوانید از قصههای نردبان برای تقویت مهارتهای شنیداری و یا بهجای قصه شب برای خواب کودکان استفاده کنید.