آلن دوست داشت توپبازی کند. ولی نمیتوانست مثل دوستانش توپ را مستقیم به آن دورها پرتاب کند. او خیلی نا امید شده بود و فکر میکرد هرگز نمیتواند این کار را انجام بدهد. ولی دوستانش او را یاد وقتی انداختند که خجالت میکشید و نمیتوانست با خانم کتی صحبت کند یا زمانی که نمیتوانست شنا کند و به میله استخر چسبیده بود ولی با کمک دوستانش موفق شد. بیایید ببینیم وقتی دوستهای آلن او را تشویق میکنند چه اتفاقی میافتد.
قصه صوتی آلن تو میتوانی!
![قصهی-آلن-تو-میتوانی](https://entesharat.com/content/uploads/images/you-can.png)
![#](/Content/images/favorites.png)
![#](/Content/images/active-list.png)
آسیه گرجی
6 دقیقه
0 نفر پسندیدهاند
![#](/Content/images/time-two.png)
![#](/Content/images/start.png)
دیدگاه شما 0 دیدگاه کاربران
قصه صوتی کودکانه دیگر