سارا از اینکه با همکلاسیهایش به گردش علمی میرود خیلی خوشحال است. اما وقتی جلوی…

قصهی امان از دست عصبانیت
وقتی پسربچهای چندين بار از مادرش « نه» ميشنود، عصباني ميشود و به اژدهایی تبديل ميشود كه میخواهد همه چيز را نابود كند. هيچ چيز از دست اين اژدها در امان نيست: نه اسباببازيهاي زيبا و دوستداشتني و نه حتی مامان و بابا. اما خوشبختانه آتش عصبانيت اژدها هميشگی نيست.
خیلی عالی و مفید بود
ممنون از همراهی و نظر مثبت شما:)