کامیل خیلی هیجانزده است؛ چون در مدرسه یک برنامهی تازه دارند. کامیل نمیتواند تصمیم بگیرد…

قصهی ای وای گم شدم!
سارا از اینکه با همکلاسیهایش به گردش علمی میرود خیلی خوشحال است. اما وقتی جلوی یک مغازه میایستد، دوستانش را گم میکند و نمیتواند آنها را پیدا کند. سارا سعی میکند آرام باشد و فکر کند. او اطلاعات شخصی خود و نشانی خانه را میداند. پس از یک بزرگتر کمک میگیرد و به او میگوید که گم شده است…
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است