وامپها سالها بیدردسر و آرام در دنیای کوچکشان زندگی میکردند، علف میخوردند و در رودخانهها آبتنی میکردند. آنها طوری زندگی میکردند که انگار هیچ مشکلی ندارند؛ اما یک روز صدای غرش وحشتناکی آنها را از خواب بیدار کرد. صدا نزدیک و نزدیکتر میشد. وامپها از خواب پریدند و به آسمان نگاه کردند و چیز وحشتناکی دیدند...
قصه صوتی دنیای وامپها
![قصهی-دنیای-وامپها](https://entesharat.com/content/uploads/images/vamps.png)
![#](/Content/images/favorites.png)
![#](/Content/images/active-list.png)
متين محمدی
16 دقیقه
0 نفر پسندیدهاند
![#](/Content/images/time-two.png)
![#](/Content/images/start.png)
دیدگاه شما 0 دیدگاه کاربران
قصه صوتی کودکانه دیگر