کسی که در پی جنگ، بلایای طبیعی یا شرایط دیگر زندگیاش در خطر است و…

قصهی دوست تازه چه خوبه
پگی تازه وارد این شهر شده است. او خانهی جدیدش را دوست دارد. ولی پگی تنهاست و دوستی ندارد تا باهم بازی کنند. او میخواهد دوستهای جدیدی پیدا کند. برای همین وقتی سارا را میبیند به او لبخند می زند و از او می خواهد تا باهم بازی کنند، او به سارا کمک میکند و حتی اسباببازیهای خود را میآورد تا با هم بازی کنند. دوست پیدا کردن خیلی کیف دارد…
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است