خاله به دیدن نینی آمده و باهم بازی میکنند. شما هم میتوانید این شعر را…

قصهی فرانکلین شلخته است
فرانکلین میتواند خیلی کارها را به تنهایی انجام دهد. اما خیلی شلخته است و نمیتواند وسایلش را در اتاقش پیدا کند، حتی شمشیرش که خیلی برایش مهم است. پدر و مادرش از این همه شلختگی کلافه شدهاند و از فرانکلین می خواهند که اتاقش را تمیز کند. ولی فرانکلین گوشش به این حرفها بدهکار نیست تا اینکه …
عالی بود ممنونم