خاله به دیدن نینی آمده و باهم بازی میکنند. شما هم میتوانید این شعر را…

قصهی مامانم گم شده
من و مامانم رفتیم خرید. خیلی شلوغ پلوغ بود و مامانم گم شد. نمیدانستم چطوری پیدایش کنم. اول می خواستم گریه کنم ولی بعد به جای گریه کردن رفتم توی یک مغازه و …
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است