شازدهفرفره دوست ندارد بخوابد، برای همین مدام بهانه می گیرد؛ آب میخواهد میترسد خوابش نمیآید،…

قصهی نبرد مایکل با قاچاقچی
در یک جمعه شب مایکل دلش میخواهد غذای دریایی بخورد؛ اما میفهمد که در صورت غذای رستوران نپتون خبری از ماهی نیست! پگی قاچاقچی، دزد دریایی ترسناک، ماهیهای همهی دریاها را غارت کرده است و چیزی نمانده که همهی اقیانوسها از ماهی خالی شوند. خوشبختانه مایکل میداند باید چه کسی را خبر کند…
اما آیا وال بزرگ آبی، عاقلترین وال دنیا، میداند چه کار باید کرد؟
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است