کودکان از تمرینهای مربوط به استراحت و آرامش عضلانی لذت میبرند. آنها میتوانند با هشتپای…

قصهی کسی این کلاغ آبی را نمیخواهد
کسی که در پی جنگ، بلایای طبیعی یا شرایط دیگر زندگیاش در خطر است و به ناچار باید بگریزد؛ از چنین کسی به عنوان «مهاجر اجباری» یاد میکنند. مهاجرت اجباری از روستا به شهر و چه از کشوری به کشوری دیگر پدیده ای است که امروزه انسان های زیادی در سراسر جهان آن را تجربه میکنند؛ تجربه مملو از چالش های غیر منتظره.
کسی این کلاغ آبی را میخواهد؟ داستان کلاغ کوچکی است که در جستجوی یک وطن جدید تک و تنها اما با کوله باری از امید، شجاعانه پای در راه سفر می گذارد؛ در پی یافتن جایی که در آن «امنیت» داشته باشد و او را همانطور که هست بپذیرند. این کتاب کودکان را با احساس طرد شدن، غریبگی، درماندگی و تنهایی در غربت آشنا می کند و به آنها نشان میدهد چگونه با درک تفاوت ها و پذیرش آنها و نیز با تکیه بر دانسته ها و توانایی های خود میتوانند چالشهای مهاجرت را به فرصت تبدیل کنند این کتاب روایتی است بدون زمان با موضوع آشنا داستانی برای همه آنهایی که میخواهند دنیا را جای بهتری کند.
داستان کلاغ خیلی قشنگه. من کتابش رو برای دخترم خریدم. ای کاش یک خانم کتاب رو میخوند. آقایی که اجرا کرده بودند، حسها رو دقیق و درست از آب درنیاوردهاند. مثلا اونجایی که کلاغ داره سقوط میکنه تو دریا و میگه دیگه اینجا آخر راهه، کلاغ کلی ترس و نگرانی و اضطراب داره. ولی صدای گوینده طوری بود که انگار داره یک مطلب طنز رو میخونه. کلا آقای گوینده جاهایی که صدای کلاغ آبی رو درمیآوردند، اصلا خوب نبود (باورپذیر نبود). پسر من که این صدا رو شنید گفت مامان این چه صداییه دیگه.
البته معلومه که زحمت کشیدن. ولی ای کاش به یک خانم با تجربهی صداپیشگی میدادید داستان کتاب رو اجرا کنه.
سلام
ممنون از نظری که برامون گذاشتید حتما به واحد تولید محتوا منتقل میکنیم.