روز زمین پاک است و اقای هیرون به همه نهال اهدا میکند. اما فرانکلین نهال…
قصهی راستش را بگو!
کریتر کوچولو عادت نداشت راست بگوید. گاهی هم همهی واقعیت را نمیگفت. یک روز قرار شد همه هواپیماهایشان را بیاورند تا در نمایش هوایی شرکت کنند. کریتر کوچولو گفت که بابابزرگش هواپیما دارد ولی نگفت که منظورش ماکت هواپیماست…
سموئل ترسوزوروس از خیلی چیزها میترسد. او از عنکبوت، صداهای عجیب، سایهها در شب و تنها ماندن میترسد.
آیا روزی می رسد که بر ترسش غلبه کند؟
مجموعه کتابهای احساسات دایناسوری دربارهی هیجانات کودکان است و اینکه چگونه با این احساسات مشکلآفرین برخورد کنند. کتابهایی بامزه و سرگرمکننده که بچهها دوست دارند بارها و بارها آنها را بخوانند.
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است