علل و نشانه های ترس در کودکان
کودکان از همان ابتدای زندگی با تجارب مختلفی مواجه میشوند که برخی از آنها ممکن است ترسناک باشند. این تجارب میتوانند شامل صداهای بلند، نورهای شدید، حیوانات بزرگ و تاریکی باشند که گاهی زمینهساز ترسهای آیندهاند.
باید بدانیم که فرزندان ما به دلیل عدم شناخت کافی از جهان اطرافشان، از چیزهای ناشناخته میترسند. بنابراین ترس در کودکان، پدیدهای پیچیده و چندبعدی است که میتواند ناشی از ترکیبی از عوامل زیستی، روانشناختی، اجتماعی و محیطی باشد. درک و شناسایی این عوامل میتواند به والدین، معلمان، و متخصصان کمک کند تا به طور مؤثری با ترسهای کودکان مقابله کنند و آنها را در مسیر رشد و توسعه سالم یاری دهند.
ترس در مراحل مختلف سنی کودکان چطور بروز میکند؟
ترسهای کودکان در مراحل مختلف سنی بهطور طبیعی تغییر میکنند و به ویژگیهای رشدی، تجربیات فردی، و محیط اطراف بستگی دارند. ایجاد محیطی امن و حمایتگر، پاسخگویی درست به این بخش از نیازهای عاطفی و روانی کودکان است. یادمان باشد که برقراری ارتباط مؤثر میتواند به کاهش ترسها و اضطرابهای کودکان کمک کند.
ترس در نوزادان
نوزادان بهطور طبیعی ممکن است از افراد ناشناس یا محیطهای جدید بترسند. صداهای بلند و ناگهانی میتوانند باعث ایجاد واکنشهای ترسناک در نوزادان شوند. همچنین نوزادان ممکن است از جدایی از والدین یا مراقبان اصلی خود نگران شوند.
در این راه میتوانید کتاب ترس فرفری از صداهای بلند را برای فرزندتان بخوانید.
ترس در نوپایان
در این مرحله، کودکان بیشتر به تجربیات و محیط اطراف خود توجه میکنند و ترسهای جدیدی در آنها بروز میکند. ترس از تاریکی و ناتوانی در دیدن محیط اطراف خود بخشی از این ترسهاست. همچنین در این سن ممکن است اضطراب جدایی از والدین یا مراقبان اصلی بیشتر دیده شود. درضمن بچهها ممکن است از اشیاء جدید یا حیوانات ناشناخته در این دوره بترسند. صداهای بلند، ماشینهای بزرگ یا سایر عوامل محیطی هم باعث ترس خردسالان ۱ تا ۳ سال میشوند.
خواندن این کتاب را هم فراموش نکنید: تاریکی ترس ندارد
ترس در خردسالی
در این مرحله، ترسها به دلیل توسعه تخیل و قدرت تفکر کودک تغییر میکند و ممکن است به صورتهای پیچیدهتری بروز پیدا کند. ترس از موجودات خیالی مانند هیولاها، ارواح و شیاطین، ترس از شخصیتهای خیالی داستانها یا فیلمها از جمله ترسهای کودکان در این سن است. البته اضطراب جدایی ممکن است همچنان در آنها وجود داشته باشد، به خصوص هنگام ورود به محیطهای جدید مانند پیشدبستانی و نباید این اتفاق را نگرانکننده دانست.
در این راه میتوانید کتاب هرجا میروم یک هیولا هست! را برای فرزندتان بخوانید.
ترس در کودکان دبستانی
ترس در کودکان دبستانی به تدریج بیشتر به سمت مسائل اجتماعی و تحصیلی حرکت میکند. ترس از شکست تحصیلی، ترس از تمسخر و انتقاد، ترس از حوادث یا بلایای طبیعی، ترس از بیماریها و آسیبها بخشی از ترسهای این دورهاند.
در این راه میتوانید کتاب اگر از مدرسه خوشم نیاد چی؟ را برای فرزندتان بخوانید.
ترس در سنین نوجوانی
هویت فردی و روابط اجتماعی موضوعات مهم دوره نوجوانی هستند که ترسها به آنها گره میخورد. ترس از عدم پذیرش اجتماعی، ترس از آینده و انتخاب شغل، ترس از هویت و خودآگاهی، ترس از روابط عاطفی بخشی از این ترسها هستند. در راستای آشنایی با مقابله با انواع ترس در دوره نوجوانی، خواندن کتاب نوجوانان در این حوزه کمک کننده است.
ما در انتشارات نردبان کتاب ترس های من (خودت را بهتر بشناس) را جهت مقابله با ترس در سنین نوجوانی منتشر کردهایم.
عوامل ایجاد ترس در کودکان: کشف علت واقعی ترس ها
ترس در کودکان و نوجوانان میتواند ناشی از عوامل درونی و بیرونی باشد که بر اساس سن و مرحله رشد، این عوامل متفاوت میشوند. شناخت این عوامل و توجه به نیازها و نگرانیهای کودکان و نوجوانان میتواند به والدین، معلمان و مراقبان کمک کند تا بهتر بتوانند از آنها حمایت کنند و محیطی امن و پشتیبان برای رشد و توسعه آنها فراهم کنند.
۰ تا ۵ سالگی
- رشد شناختی: در این سن، خردسالان هنوز در حال توسعه درک خود از جهان هستند. آنها اغلب نمیتوانند بین واقعیت و تخیل تمایز قائل شوند که میتواند باعث ترس از موجودات خیالی شود.
- توسعه عاطفی: احساسات در این مرحله بسیار قوی و خام هستند. خردسالان ممکن است به دلیل تغییرات سریع در محیط یا روال روزانه دچار اضطراب و ترس شوند.
- وابستگی به والدین: ترس از جدایی و وابستگی شدید به والدین میتواند باعث اضطراب جدایی شود.
- تجربیات محیطی: صداهای بلند، تاریکی، یا حضور افراد ناآشنا میتواند خردسالان را بترساند.
- تغییرات در روال روزانه: تغییرات ناگهانی در روال معمول مانند رفتن به مهدکودک یا ورود یک نوزاد جدید به خانواده میتواند منجر به ترس شود.
- قصهها و داستانها: داستانهای ترسناک یا دیدن تصاویر ترسناک در کتابها یا تلویزیون میتواند تأثیر زیادی بر خردسالان بگذارد.
کتاب فرانکلین از تاریکی نمیترسد و کتاب شبح ترسناک جنگل کتابهایی است که میتواند در آموزش مقابله با ترس به فرزندان شما کمک کند.
۶ تا ۱۲ سالگی
- رشد شناختی: در این سن، کودکان قادر به درک بهتر مفاهیم هستند اما هنوز ممکن است بین واقعیت و تخیل تفاوت قائل نشوند. این میتواند باعث ترس از موجودات خیالی، تاریکی و تنها ماندن شود.
- عزت نفس و اعتماد به نفس: ترس از شکست و انتقاد ممکن است به ویژه در مدرسه و فعالیتهای گروهی بروز کند.
- اضطراب اجتماعی: ترس از پذیرفته نشدن توسط همسالان یا مورد تمسخر قرار گرفتن میتواند باعث اضطراب اجتماعی شود.
- محیط مدرسه: فشارهای تحصیلی، رقابت با همکلاسیها و ترس از شکست در مدرسه میتواند منبعی از ترس و اضطراب باشد.
- چالشهای خانوادگی: مشکلات خانوادگی مانند طلاق والدین، بیماری یا مرگ یکی از اعضای خانواده میتواند تأثیر عمیقی بر کودکان بگذارد.
- اخبار و رسانهها: مشاهده یا شنیدن اخبار ترسناک در تلویزیون یا اینترنت میتواند باعث ایجاد ترس شود.
ما در انتشارات نردبان کتاب با اتفاق های بد چه کنیم؟ و کتاب چه باید بکنی؟ وقتی که وحشت زده و نگرانی را جهت مقابله با ترس در رده سنی 6 تا 12 ساله منتشر کردهایم.
۱۳ تا ۱۸ سالگی
- تغییرات فیزیکی و هورمونی: تغییرات جسمی و هورمونی در دوران بلوغ میتواند باعث نوسانات عاطفی و اضطراب شود.
- هویت و خودشناسی: جستجوی هویت و فشار برای تعیین جایگاه خود در جامعه میتواند منجر به ترس از نپذیرفته شدن یا عدم تعلق شود.
- اضطراب تحصیلی و شغلی: نگرانی درباره آینده تحصیلی و شغلی، انتخاب رشته تحصیلی و موفقیت در امتحانات میتواند منبعی از ترس و اضطراب باشد.
- فشار همسالان: فشار برای پیروی از استانداردهای گروهی، نگرانی درباره پذیرفته شدن توسط دوستان و ترس از مورد تمسخر قرار گرفتن میتواند تاثیر زیادی بر نوجوانان داشته باشد.
- انتظارات والدین: توقعات بالا از سوی والدین برای موفقیت تحصیلی یا ورزشی میتواند باعث استرس و اضطراب در نوجوانان شود.
- محیط اجتماعی و فرهنگی: مسائل مربوط به هویت جنسی، نژادی یا فرهنگی میتواند باعث اضطراب و ترس از تبعیض یا عدم پذیرفته شدن در جامعه شود.
انتشارات کودک و نوجوان نردبان در کتاب همه چیزهایی که پسرهای نوجوان باید بدانند به شما و فرزندتان یاد میدهد که چطور با این ترس مقابله کنید.
چگونه ترس کودکان را مدیریت کنیم؟
ترسها بخشی از کودکی هستند. هیولاهای توی کمد، سگهایی که زیاد نزدیک میشوند، صدای بلند رعد و برق. ما به عنوان والدین همیشه میخواهیم حال کودکانمان را بهتر کنیم.
آموزش به کودکان برای مدیریت ترسهای کودکی بهطور مستقل، اعتماد به نفس و استقلال را در آنها تقویت میکند. با این حال بچهها (و بزرگسالان) نمیتوانند با منطق از چیزهایی که غیرمنطقی هستند منصرف شوند.
پس چگونه به آنان کمک کنیم تا احساس شجاعت بیشتری کنند؟ در ابتدا فرزندان ما نیاز به تمرین دارند. این بدان معناست که والدین باید راحت باشند و اجازه دهند بچهها کمی ناراحت شوند تا مسائل را کشف کنند.
پس به کودکتان کمک کنید تا در مورد چیزهایی که او را میترساند صحبت کند.
وقتی که فهمیدید ترس او چیست، به کودکتان بفهمانید که آن را جدی میگیرید، حتی اگر به نظر شما ترسناک نباشد.
با فرزندتان کار کنید تا اهداف منطقی تعیین کنید. مثلاً، اگر با ترس شبانه کودکان مواجه شدید باید بدانید آنها معمولاً نیاز دارند که در اتاق بمانید تا آنها به خواب بروند، بنابراین میتوانید توافق کنید که تا پایان هفته کنارشان بمانید و پس از آن سعی کنند چراغ را خاموش کنند و به تنهایی بخوابند. وقتی هدف تعیین شد، مراحل رسیدن به آن را بررسی کنید و صبور باشید.
در ادامه والدین باید به یاد داشته باشند که تغییر زمان میبرد و ترس احساسی بسیار قدرتمند است. پایدار بمانید و تلاش سخت فرزندتان را تشویق کنید: «فکر میکنم خیلی شجاع بودی که نیم ساعت در اتاقت ماندی. ببینیم فردا میتوانیم بیشتر بمانیم؟!»
به عنوان والد بگذارید فرزندتان بداند که شما فکر میکنید میتواند با ترسهایش مقابله کند.
با خرید کتاب کودک و خواندن کتاب هایی که در آنها کودکان بر ترس خود غلبه میکنند، می توانید به روند کاهش ترس کودکان کمک کنید.
و در نهایت هر وقت که او با شجاعت کاری را انجام داد، او را تشویق کنید.
با اینحال، اگر ترسهای فرزندتان مداوم و بیش از حد شدید بود یا شروع به ایجاد اختلال در زندگی روزمره آنها کرد، ممکن است هشداری برای درخواست کمک از متخصص باشد.
نگرانی وسواسی کودکتان را جدی بگیرید. اگر فرزندتان بر روی ترسش متمرکز میشود، اغلب به آن فکر میکند یا درباره آن صحبت میکند، حتی زمانی که محرک حضور ندارد، ماجرا جدی است. مثلا ًممکن است او ماهها قبل از ویزیت بعدی دندانپزشکی اضطراب شدید پیدا کند.
به ترسهایی که توانایی فرزندتان را برای لذت بردن از زندگی یا شرکت در فعالیتها محدود میکنند دقت کنید. مثلاً، امتناع از رفتن به پارک به دلیل اینکه ممکن است سگها آنجا باشند اگر طی مدتی طولانی تکرار شود نیاز به مداخله مشاور دارد.
در نهایت نشانههای اضطراب شدید مانند حملات پانیک، رفتارهای اجباری یا مخرب، یا کنارهگیری از فعالیتها، مدرسه یا خانواده می توانند زنگ هشداری برای شما باشند.