روایت دوبارهی داستانهای کهن برای آموزش مهارتهای اجتماعی
«وقتی من این شکلیام » جدیدترین اثر معصومه یزدانی با موضوع آموزش مهارتهای اجتماعی است که در قالب بازآفرینی داستانهای کهن برای کودکان وارد بازار کتاب شده است.
به گزارش روابط عمومی انتشارات فنی ایران(کتاب های نردبان)، تاکنون سه عنوان از این مجموعه به نامهای «دوستی دخترخالهخرسی»، «گاوی و تله موش» و «خروسه و روباهه» منتشر شده است. این آثار علاوه بر نقل داستانهای قدیمی و شناخته شدهی ادبیات فارسی برای مخاطبان کوچکتر، به اصول برخوردهای اجتماعی و مهارتهای آن میپردازد.
یزدانی در گفتگویی کوتاه دربارهی شکلگیری این مجموعه و ضرورت پرداختن به مهارتهای اجتماعی پرداخته است.
- ایدهی مجموعهی «وقتی من این شکلیام »چطور شکل گرفت؟
سال 94 کارگروهی برای تالیف داستان در انتشارات فنی ایران تشکیل شد که دبیر آن خانم آتوسا صالحی بودند. قرار بود در این کارگروه داستانهای کهنی که قابلیت انتقال پیامهای محیط زیستی یا مهارتهای زندگی داشته باشند انتخاب شده و بازآفرینی شوند. من در جستجوها و تحقیقاتی که بین منابعی مثل گلستان و بوستان و مثنوی و کلیله دمنه و قابوسنامه و ... انجام دادم، به شش داستان رسیدم که قابلیت انتقال پیامهای مربوط به مهارتهای زندگی را داشت. بعد از انتخاب داستانها سعی کردم که ضمن شناساندن داستانهای اصلی و منبعشان به مخاطب، آنها را طبق اصول علمی مهارتهایی مثل همدلی و تفکر نقاد بازآفرینی کنم.
2- فکر میکنید تلفیق داستانهای کهن با فضای امروزی و بازآفرینی آنها چه کمکی به اشاعهی ادبیات میکند؟
داستانهای کهن میراث و گنجینه فرهنگ هر ملتی است. ما هم که از نظر گوناگونی داستان و متنهای قوی و خوب کم و کاستی نداریم. تنها مانع برای گذاشتن این داستانها در اختیار مخاطبان امروزی علیالخصوص کودکان و نوجوانان وجود زبان و بعضا پیامهایی است که به دلیل تغییرات زیادی که از دیدگاه روانشناسی در تربیت و آموزش پیش آمده است درک آنها برای کودکان سخت به نظر میرسد. اگر ما بتوانیم ضمن حفظ چهارچوبهای اصلی داستان که مهمترینشان قهرمانان و شخصیتهای اصلی داستان است، آنها را از نظر ماجرا، فضا و پیام بازآفرینی کرده و حتی اتفاقات و پیامهای نو برایشان خلق کنیم، نه تنها داستانهای کلاسیک ما مهجور نمیمانند بلکه شاخ و برگ گرفته و تازهتر میشوند. کار غریبی هم نیست، امروزه نه تنها در نوشتن کتاب بلکه در تولید انیمیشن و فیلم توسط کمپانیهای بزرگ هم از داستانهای کهن استفاده میشود. به عنوان نمونه ما چندین فیلم و انیمیشن و کتاب از داستانهایی مانند سیندرلا و زیبای خفته و رابین هود داریم و این محصولات حتی در کشور ما هم با استقبال مواجه میشوند.
- شما متمرکز شدهاید بر حوزه ی مهارتهای رفتاری و اجتماعی، چطور سوژهیابی میکنید؟
توانایی در بکارگیری مهارتهای رفتاری در تمام موقعیتهای زندگی به کار میآید. به همین خاطر سوژهیابی سخت نیست. کافی است که دغدغه این مسائل وجود داشته باشد آن وقت ردپای عدم آموزش این مهارتها را در بسیاری از اتفاقات و حوادثی که در زندگی افراد اتفاق میافتد و تبدیل به تیتر خبری میشود میبینیم. مثلا کنترل خشم که یکی از موضوعات مهم و ضروری از نظر من هست ریشه بسیاری از حوادث تلخ در جامعه ماست. همین سوژه را میتوان از زوایای مختلف و برای گروههای سنی متفاوت بارها نوشت.
- فکر میکنید جامعهی کنونی ما چقدر به این دست کتابها احتیاج دارد و در این رابطه چه خلاءهایی احساس میکنید؟
خیلی. خیلی بیشتر از آنچه که شاید به نظر برسد. ریشه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و مشکلات شخصی جامعه ما در عدم آموزش مهارتهای رفتاریست. خیلی از ماها در اعتماد کردن یا نکردن به دیگران مرددیم، در کنترل خشم ناتوانیم، در مدیریت امور مالی خود ضعف داریم، با هویت فردی خود مشکل داریم، از تواناییها و محدودیتهای خودمان بیخبریم. حالا ما پدر و مادر هستیم. منی که در رفتارهای صحیح فردی و اجتماعی مشکل دارم، توانایی کنترل هیجاناتم را ندارم، دچار زود خشمی هستم چه چیزی به فرزندم یاد میدهم غیر از بازتولید و عمیقتر و ریشه دارتر کردن مشکلات پیشین. کتابی که موضوعات اینچنینی را پوشش دهد و از نظر داستانی و علمی هم به صورت صحیح و جذابی ارائه شده باشد میتواند هم به پدر و مادر، و هم به کودک در آموزش این مهارتها کمک کند. من فکر میکنم کتابهای کودک، مخصوصا کتابهایی که برای گروههای سنی الف و ب است و پدر و مادر در خواندن آنها با کودکشان مشارکت دارند کاربرد دوگانه دارند. هم باعث میشوند این مهارتها در سنین پایین کودکی در مخاطب ایجاد و تثبیت شود و هم به ما بزرگترها کمک میکنند تا مروری دوباره بر این مهارتها داشته و بعضی از رفتارها را که به خاطر عدم وجود نگاه تربیتی صحیح در جامعه کودکیمان، ایجاد شده را اصلاح کنیم.