افسانه های ایرانی در مجموعه ی «قصه های نهال» روایتگر حفظ محیط زیست شدند
قصه های نهال نوشته ی فاطمه سرمشقی با تصویرگری گلی صفری بازنویسی چهار افسانه ی ایرانی است،که خوانشی محیط زیستی دارند.
به گزارش روابط عمومی انتشارات فنی ایران(کتاب های نردبان)، فاطمه سرمشقی درباره ی جدیدترین اثر خود گفت:«مجموعه چهار جلدی نهال، بازنویسی چهار افسانه قدیمی با رویکرد محیط زیست و تلاش برای حفظ آن است.»
او درباره ی لزوم پرداخت به افسانه ها برای مخاطبان امروزی عنوان کرد:« اگر بپذیریم که افسانه¬ها مسایل هر دوره¬ای را در خود نهفته¬ و همچون رودی دغدغه¬های مهم زمان را در خود جذب کرده¬اند، ضرورت روایت امروزین این داستان¬ها و به خصوص خوانش محیط زیستی آن¬ها روشن¬تر می¬شود.»
سرمشقی درباره ی قصه های نهال گفت:« جلد اول این مجموعه، قالی هزار و یک شب مادربزرگ نام دارد که روایتی امروزی از داستان ماه پیشانی است. ماه پیشانی همچون روایت کهن به دستور مادرناتنی ناچار است بقچه¬ بزرگی از پنبه را نخ کند اما باد پنبه¬ها را پیش غول می¬برد. ماه پیشانی همه کارهای غول را انجام می¬دهد غول به عنوان جایزه از او می¬خواهد صورتش را با آب تمیز و زلال رودخانه بشورد اما در روایت امروزی آب رود دیگر زلال نیست و به علت پسماندهای یک کارخانه شکلات سازی سیاه شده است. باقی داستان به تلاش¬های غول و ماه¬پیشانی برای تمیز کردن رودخانه می¬پردازد.»
وی ادامه داد:«جلد دوم این مجموعه داستان «کدوی پیرزن» است، روایتی جدیداز پیرزنی که برای دیدن دختر خود مجبور است به آن سوی جنگل سفر کند و برای فرار از دست حیوانات درنده قصد دارد خود را در کدو پنهان کند .جلد سوم با نام « زنی با تاجی از گل¬های آبی» روایتی دیگرگونه از افسانه سنگ صبور است. دختری که هر روز برای بردن آب لب رودخانه می¬رفته و الهه آب¬ها را می¬دیده یک روز او را گم می-کند و از آن پس روستایشان دچار کم آبی می¬شود و ساکنان روستا برای یافتن آب مجبور به مهاجرت می-شوند.جلد چهارم« باغی که درخت نداشت»، نام دارد که روایتی از داستان نارنج و ترنج است. داستان این بار به جای تعریف سفر پسر پادشاه برای یافتن دختر نارنج و ترنج از سرزمین خشک و بی¬درختی سخن می-گوید که غول¬هایش درخت نارنجی ندارند که مراقب نارنج¬هایش باشند تا دست پسر هیچ پادشاهی به آن نرسد! در این سرزمین درخت¬ها را بریده و جایش خانه و پاساژ ساخته¬اند، پاساژهایی که آن¬قدر رنگ به رنگ هستند که حتی غول¬ها هم ازشان خوششان می¬آید اما مگر می¬شود دنیای بدون درخت نارنج را تصور کرد؟ حتما جایی دانه¬ای نارنج پنهان شده و در انتظار روییدن است.»
این نویسنده درباره ی ویژگی های اثر خود عنوان کرد:«این مجموعه با زبانی داستانی سعی دارد مشکلات محیط زیستی پیرامونمان را به کودکان خاطرنشان کند و راه¬های مقابله با آن¬ها را با کنایه¬ها و نشانه¬هایی آشنا به آن¬ها بیاموزد تا شاید در بزرگسالی برایشان کارگشا باشد و حد فاصلی باشد برای آن¬ها تا مشکلات بزرگسالان این دوره را تکرار نکنند! »
نویسنده ی مجموعه ی «قصه های نهال» درباره ی تاثیرات ادبیات در آموزش نیز سخن گفت:«تمام اطراف ما را محیط زیست دربر گرفته است اما همان¬طور که ما هوای پیرامونمان را نمی¬بینیم، قادر به دیدن محیط زیست هم نیستیم! اما این ندیدن نباید باعث بشود آن را نادیده بگیریم و مشکلاتش را فراموش کنیم. بچه¬ها از داستان¬ها بیشتر از مباحث جدی می¬آموزند چرا که با داستان زندگی می¬کنند و اتفاقات آن را تجربه می¬کنند. اگر در این داستان¬ها بتوانیم آن¬ها را در معرضه تجربه¬ی مشکلات محیط زیست قرار بدهیم، این امکان را به آن¬ها بخشیده¬ایم که دوستانه¬تر با محیط زیست برخورد کنند. مشکلات و سختی¬هایش را دریابند و برای نجاتش دست به هر کاری بزنند حتی اگر آن کار دوستی با غول¬ها و یا بخشیدن کدویشان باشد به حیوانات تا بتوانند از دست آدم¬ها به جای امنی بروند! این داستان¬ها مثل سنگی صبور دردهای طبیعت و حیوانات را در گوش بچه¬ها زمزمه می¬کنند به این امید که آن¬ها بتوانند دانه¬های بیشتری در زمین بکارند و سبزی و پاکی را به دنیا برگردانند.»