چرا کودکم همیشه ناراضی است؟ بررسی دلایل و راهکارهای مؤثر تربیتی




کودک ناراضی چه ویژگی هایی دارد؟
کودک ناراضی معمولاً با نشانههایی چون نارضایتی دائمی، گلایهمندی، بدخلقی، اعتراض مکرر به موقعیتها، ناتوانی در لذت بردن از فعالیتها و واکنشهای شدید نسبت به محدودیتها یا شکستها شناخته میشود. این کودکان ممکن است در برابر تغییرات انعطافپذیر نباشند، توقعات بالایی از محیط و اطرافیان داشته باشند و در برقراری روابط دوستانه دچار چالش شوند. آنها ممکن است به ظاهر، اسباببازیها یا حتی توجه دیگران حساس باشند و به سرعت احساس ناکامی کنند.
علل ناراضی بودن بچه ها چیست؟
قطعا افراد در بسترهای متنوع اقتصادی؛ فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی متنوعی رشد میکنند و کنشها و خواستههای متفاوتی دارند. با این حال اشتراکات بسیار زیادی وجود دارد که آنها را به شیوه رفتاری خاصی هدایت میکند.
خلقوخوی ذاتی
برخی کودکان از بدو تولد خلقوخویی حساس، تندخو یا نیازمند توجه بیشتر دارند. این ویژگیهای شخصیتی میتوانند باعث شوند که زودتر از سایر کودکان احساس ناراحتی، ناکامی یا بیقراری کنند.
سبک فرزندپروری ناسازگار
کودکانی که با سبکهای تربیتی متضاد، بیثبات یا بیش از حد سختگیرانه یا آسانگیرانه رشد میکنند، ممکن است دچار سردرگمی، ناامنی یا بیاعتمادی به محیط شوند. این سردرگمی ممکن است در رفتار آنها به صورت نارضایتی مداوم بروز کند.
نیازهای برآوردهنشده عاطفی
کودکی که احساس دوستداشتهشدن، دیدهشدن یا شنیدهشدن نمیکند، ممکن است با نارضایتی، خشم یا لجبازی واکنش نشان دهد. توجه ناکافی یا بیتفاوتی والدین میتواند یکی از عوامل اصلی نارضایتی درونی کودک باشد.
فشار بیش از حد یا انتظار بالا
زمانی که والدین یا جامعه توقعاتی فراتر از توان یا سن کودک دارند، کودک ممکن است احساس فشار، ناتوانی و شکست کند؛ و بهجای تلاش برای برآوردن این انتظارات، از طریق نارضایتی واکنش نشان دهد.
الگوهای محیطی و رسانهای
کودکانی که با تصاویر مصرفگرایانه، رقابت دائمی و زندگیهای ایدهآل در رسانهها روبرو هستند، ممکن است بهمرور زمان رضایت از داشتههای خود را از دست بدهند.
علائم کودک ناراضی چیست؟
ناراضی بودن در کودکان ممکن است در ظاهر، رفتاری گذرا و بیاهمیت بهنظر برسد، اما در واقع میتواند نشانهای از نارضایتیهای عمیقتر روانی، هیجانی یا محیطی باشد. شناسایی علائم کودک ناراضی، نخستین گام در مسیر حمایت مؤثر از اوست. این علائم میتوانند طیف وسیعی از نشانههای رفتاری، هیجانی و حتی جسمی را در بر بگیرند.
حساسیت افراطی به انتقاد یا مقایسه
اگر کودک بهشدت از شنیدن نظرات انتقادی (هرچند ملایم) ناراحت میشود یا با شنیدن نام کودک دیگری که موفقیتی کسب کرده، ناراحت یا غمگین میشود، این میتواند نشانهای از نارضایتی درونی، خودپنداره منفی یا عزتنفس پایین باشد.
میل به کنترل دیگران یا شرایط
کودک ناراضی ممکن است سعی کند همیشه کنترل محیط اطراف را در دست بگیرد. او در بازیها دوست دارد رهبر باشد، در جمع خانواده قوانین را تعیین کند و در صورت عدم موافقت دیگران، ممکن است قهر کند یا واکنشهای شدید نشان دهد.
اضطراب پنهان یا آشکار
برخی از کودکان ناراضی، در ظاهر فقط بدخلقاند، اما در باطن دچار اضطراب، نگرانی یا احساس ناامنی هستند. این اضطراب میتواند بهصورت شبادراری، کابوسهای مکرر، ناخنجویدن یا دلدردهای بدون علت پزشکی ظاهر شود.
روابط اجتماعی محدود یا ناسالم
کودک ناراضی ممکن است در برقراری روابط سالم با همسالان مشکل داشته باشد. یا از دیگران فاصله میگیرد و منزوی میشود، یا بهطور مکرر درگیر دعوا و تنش میشود. این رفتار میتواند ناشی از ناتوانی در همدلی یا مدیریت احساسات باشد.
اعتراض به قوانین و مقررات
او ممکن است قوانین خانه یا مدرسه را مداوماً زیر سوال ببرد یا آنها را نقض کند. نافرمانی، لجبازی و مقاومت در برابر ساختار و نظم نیز از ویژگیهای معمول چنین کودکانی است.
واکنشهای افراطی به ناکامی
کودکان ناراضی معمولاً تاب تحمل موقعیتهایی مانند شکست در بازی، شنیدن «نه»، یا انجام ندادن خواستهشان را ندارند. این ناکامیها ممکن است به گریههای شدید، فریاد زدن، قهر کردن یا پرخاشگری ختم شود. به گفته دکتر "چارلز زینگر"، روانشناس کودک، واکنش افراطی به ناکامی، نشاندهنده ناتوانی کودک در تنظیم هیجانات خود است.
بیقراری و ناتوانی در تمرکز
نارضایتی درونی گاه به صورت بیقراری، پرش ذهنی و عدم تمرکز در کودک بروز میکند. چنین کودکانی ممکن است در فعالیتهایی که نیاز به توجه دارند، مانند نقاشی، ساخت لگو یا شنیدن داستان، دچار ناآرامی و حواسپرتی شوند.
کودکان بدخلق و ناراضی را چگونه آرام کنیم؟
تصدیق احساسات آنها و ارائه راههایی برای کنار آمدن با آنها میتواند به کودکان کمک کند تا احساسات خود را کنترل کنند، اما در یک لحظه بحرانی، پردازش زبان برای کودک میتواند دشوار باشد. وقتی کودکی عصبانی است، بهتر است کمتر حرف بزنیم و به او اجازه دهیم در آرامش، احساساتش را تجربه کند. ممکن است او را در آغوش بگیریم یا فقط در نزدیکی او بمانیم، به خصوص اگر گریه میکند. اگر سعی در زدن دارد، کلمات را به حداقل میرسانیم، اما سعی میکنیم حد مشخصی برای او تعیین کنیم. "زدن اشکالی ندارد، حتی اگر عصبانی هستی. من به تو کمک میکنم که دست از این کار برداری." گاهی اوقات تنها راه کمک به او برای ترک زدن، بلند کردن کودک یا انتقال او به یک فضای باز است. کمک به او برای هدایت خشم به روشی قابل قبولتر نیز میتواند در آن لحظه مفید باشد. «نمیگذارم بچه را بزنی، اما بیا کمی پا بکوبیم (یا خمیر را له کنیم، یا توپ پرتاب کنیم یا به بالش مشت بزنیم.»
احساسات شدید میتوانند برای کودکان ترسناک باشند. گاهی اوقات ما بزرگسالان واقعاً مطمئن نیستیم که میتوانیم به کودک کمک کنیم تا دست از این کار بردارد، اما اگر بزرگسالان آرام بمانند و به آنها اطمینان دهند که میتوانیم به آنها در مدیریت کمک کنیم، کودکان معمولاً آرام میشوند. آرام ماندن برای معلمان کلاس میتواند کمی آسانتر باشد، زیرا پیوند عاطفی ما با کودکان به اندازه والدین عمیق نیست. ما به عنوان والدین اغلب با اضطراب، درماندگی یا خشم خود به احساسات شدید فرزندمان پاسخ میدهیم. سعی کنید به یاد داشته باشید که به عنوان یک بزرگسال، شما ابزارهایی دارید و در موقعیتی هستید که میتوانید کمک کنید.
اشتباهات رایج والدین در برخورد با کودک ناراضی
در لحظههایی که فرزندمان قهر میکند، یا با ناراحتیاش همهچیز را بههم میریزد، طبیعی است که بخواهیم سریع این وضعیت را پایان دهیم. اما دقیقاً در همین لحظات است که واکنشهای ما میتوانند شرایط را بهتر یا بدتر کنند. بسیاری از والدین ناخواسته و از روی دلسوزی، رفتاری نشان میدهند که احساسات کودک را نادیده میگیرد، او را شرمنده میکند یا به تقویت نارضایتی دامن میزند. در این بخش، نگاهی میاندازیم به برخی از رایجترین اشتباهاتی که والدین در مواجهه با کودک ناراضی مرتکب میشوند.
نادیده گرفتن احساسات کودک
جملاتی مانند «این چیزا ناراحتی نداره» یا «بچه که نباید اینقدر غر بزنه» فقط احساسات کودک را بیاعتبار میکند و باعث بیاعتمادی او میشود.
نصیحت کردن
کودک در اوج احساسات نیاز به راهحل ندارد، بلکه نیاز به همراهی دارد. توضیح و نصیحت را برای زمانی بگذارید که او آرام شده است.
مقایسه با دیگران
جملاتی مثل «ببین خواهرت چقدر خوبه» یا «بچههای دیگه اینقدر غر نمیزنن» نهتنها بیاثر هستند، بلکه موجب احساس شرم و خشم درونی در کودک میشوند.
تسلیم شدن یا باج دادن برای آرام کردن کودک
اگر هر بار که کودک ناراضی میشود، والدین به خواستهاش تن بدهند، این رفتار تقویت خواهد شد. کودک یاد میگیرد که با نارضایتی میتواند کنترل را بهدست بگیرد.
واکنش از روی احساسات شدید
برخی والدین با فریاد، تهدید یا تنبیه واکنش نشان میدهند. این کار ممکن است باعث سکوت موقتی کودک شود، اما در درازمدت باعث انباشته شدن خشم درونی و رفتارهای پنهانی خواهد شد.
نقش کتابهای داستانی در آرامسازی کودک ناراضی
کتابهایی که کودکان خودشان میخوانند یا برایشان خوانده میشود، میتوانند ابزار ارزشمندی برای آرامسازی و هدایت احساسات ناراحتی باشند. داستانهایی با شخصیتهایی که احساس خشم، نارضایتی یا سردرگمی را تجربه میکنند، به کودک کمک میکنند تا احساسات خودش را بهتر درک کرده و بفهمد که تنها نیست. این همذاتپنداری باعث کاهش تنشهای درونی میشود و به او یاد میدهد که احساسات پیچیده بخشی طبیعی از زندگی هستند. با انتخاب و خرید اینترنتی کتاب کودک با موضوعات احساسی، والدین میتوانند بدون گفتوگوی مستقیم، پیامهایی آرامشبخش و تربیتی را به کودک منتقل کنند و راهی غیرمستقیم برای برقراری ارتباط مؤثر ایجاد کنند.