غروب مردی که به طلوع اندیشههای نو غنا بخشید.
نجفی، مردی است که شمع جانش دنیای اندیشه و بیان را روشنتر ساخت.
بزرگداشت ابوالحسن نجفی، ادیب، مترجم، زبانشناس، و ویراستار چهارشنبه 5 خرداد 95 از طرف انتشارات فنی ایران، در تالار فردوسیِ خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار گردید.
این مراسم با پخش فیلمی از استاد نجفی دربارۀ کتاب معروفش غلط ننویسیم آغاز شد؛ او با تأکید بر ادبیات نوشتاری، نقد نوشتن را متفاوت از عیب گفتن میداند و در ترجمه، به اهمیت حفظ مفاهیم اشاره دارد. مدعی واقعبینی است و تجدیدنظرهایی که در کتاب غلط ننویسیم کرده است، شاهد این مدعاست. زبان نوشتار را به زبان گفتار نزدیک میداند و منظور اصلی خود را در کتاب غلط ننویسیم، نه مفهوم غلط و صحیح، که استفادۀ بهتر از زبان برای رساندن مفاهیم میداند.
در ابتدای برنامه، مژده دقیقی، گردانندۀ جلسه، از استاد نجفی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ادیبان ایران یاد کرد که در زمینۀ ترجمه، تألیف، پژوهش دربارۀ وزن شعر فارسی، زبانشناسی، و فرهنگنویسی فعالیت مؤثر و شور و شعفی کودکانه در یادگیری داشت. او نظم و دقت و شخصیتی والا داشت. همچنین در برخی از جلسات هماندیشیهای ویرایش که در انتشارات فنی ایران از سال 89 با هدف ارتقای دانش ویراستاران برگزار میشود، شرکت میکرد.
سپس، سیدرضا کروبی، مدیرعامل انتشارات فنی ایران، ضمن خوشامدگویی به حضار، شرح مختصری دربارۀ فعالیتهای انتشارات فنی ایران داد و به اهداف فرهنگی این مؤسسسه، خاصه در حوزۀ محیطزیست اشاره کرد. وی افزود: «از دهۀ هشتاد تهیۀ «شیوهنامۀ میرعماد» بر اساس آنچه در انگلیسی وجود دارد، هدف ما قرار گرفته است. استاد نجفی مشوق ما در این کار بود و من امیدوارم تا سال 97 این شیوهنامه منتشر شود.»
اولین سخنران جلسه، استاد احمد سمیعی (گیلانی)، نویسنده، مترجم، و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود.
وی به ذکر تنوع حوزههای کار نجفی پرداخت. ترجمه خلاقانه، روشن و سالم آثار ادبی بسیار، چه داستان، چه دربارۀ آثار داستانی، و پیشنهاد آثار مدرن فرانسه جهت ترجمه، تالیف کتاب «غلط ننویسیم» که قدم موثری برای سلامت زبان و بیان است، تالیفاتی در زبانشناسی و ادبیات تطبیقی با کیفیت و شفافیتی که برای خوانندگانی که با این حوزهها آشنایی ندارند قابل استفاده است، راهگشایی در «عروض» یا پدید آوردن عروض جدید و استفاده از دستاوردهای زبانشناسی در تدریس آن، استفاده و مطرح کردن امکانات زبان فارسی برای ویرایش، تالیف فرهنگ فارسی عامیانه، که نه فقط کاری نوآورانه بود، بلکه با جمعآوری اصطلاحات (Idiom) فارسی، زمانی که برای ترجمه از یک زبان دیگر، متناظر یک Idiom را پیدا نمیکنیم چون مشابه فارسیاش وجود ندارد، راهنمای مترجم است. اثری که نکتهبینی و ریزبینی استاد در آن بخوبی مشهود است. وی افزود از دید من نجفی که شاهد شکاف فرهنگی بین طبقه متوسط و عامه مردم و کسانی که فرهنگ پیشرفتهای دارند، بود، دغدغه کمتر کردن این فاصله را داشت، مروج این بود که به زبانی که روشنتر باشد، بنویسد. زبان را که ابزاری است برای تحصیل علم و شناساندن فرهنگ، باید درست شناخت و چگونگی کاربرد آن را دانست. به شیوۀ نجفی، بیان باید آنچنان روان باشد که ضمن انتقال مفاهیم، خواننده اصطکاکی احساس نکند. آثارنجفی هر چند به نظر پراکنده میآید، اما همه برای یک هدف که ارتقای فرهنگ عمومی و ترویج فرهنگ پیشرفته است، نگاشته شدهاند.
ضرورت تألیف غلط ننویسیم موضوع بحث سخنرانان بعدی یعنی دکتر حسین معصومی همدانی و دکتر علیاشرف صادقی، اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
معصومی همدانی از زاویۀ تاریخی به بیان دیدگاهش پرداخت؛ هیچکدام از آثارنجفی به اندازۀ غلط ننویسیم حاشیه نداشت. زیرا اولاً نقد با ایرادگیری اشتباه گرفته میشد و دیگر آثار دیگر استاد فقط تحسین میشد. دیگر اینکه در زمان انتشار این کتاب دعواهای سیاسی به عرصۀ فرهنگی رسوخ کرده بود و هر گونه محافظهکاری زبانی و صحبت دربارۀ چگونه درست نوشتن را تاب نمیآوردند. معصومی همدانی با شرح مختصری از سِفر بابل و پیدایش اظهار داشت که انسان رویای دستیابی به زبانی مشترک در تمام جهان که تفهیم و تفاهم را مقدور سازد و قدرت بیپایان به او ببخشد، در خود دارد. نظریهپردازانی مثل لایب نیتز به این موضوع پرداختهاند و پیشنهاد ساختن یک زبان کامل (برای دولتهای اروپایی) را مطرح کردهاند. در دورههایی احساس اینکه زبان فاسد شده و بازگشت به زبانی در گذشته که پاک بوه، مطرح شده است. برای مثال در دورۀ رنسانس و از سوی متفکرین آن زمان (اومانیستها) اتفاقاً شبکه فساد زبانی هنگامی مطرح شده که متفکرین چیزی نو میخواستند بیان کنند و زبان موجود از عهده آن برنمیآمد و البته طرح این موضوع با کوشش برای بیان مفاهیم همراه بوده و نه با یاًس. اما در زمانهایی که انحطاط زبانی واقعا وجود داشته، مثل بعد از حمله مغول، شکوهای نمیبینیم. چرا که منشیها و ... تنها به زبان متکلف نیاز داشتند.
زمانیکه زبان عهدهدار بیان چیزی میشد که سابقه ندارد، آنوقت به نوعی به گذشته ادبی خود روی میآورد. استاد معصومی به نهضت بازگشت ادبی در دورۀ زندیه اشاره کرد،با آمدن قائم مقام سرهنویسی آغاز شد، سپس دهخدا آمد و بعد «فارسی شکر است» خلق شد. ایراد میگرفتند که چرا به نثر گذشته نمینویسند، در دو حوزه داستان و نمایشنامه، مدرک سلامت زبانی، زبان گفتار مردم بوده یا زبان اطلاعرسان، ولی الگو نه در زبان مردم که در زبان گذشته جستجو میشود. استاد نجفی با نوشتن «فرهنگ عامیانه» به زبان گفتار و با تألیف غلط ننویسیم با بازگشت به نثر گذشته، به جستجوی ملاکهای بلاغت میپردازد. او به زبان محافظهکارانه اعتقاد داشت. چون زبان عهدهدار بیان مطالب جدید میشود. نقش خودش را به عنوان یک وزنه تعادل بازی میکند، در جایی که همه داد پیشرفت میزنند، باید داد زد کمی ترمز کنید، این در جامعه ما لازم و سازنده است.
علیاشرف صادقی از رابطۀ شخصیت نجفی با آثارش میگوید. از سابقۀ 52 سال آشنایی با او و تاثیرگذاریش... به کار بیشتر اهمیت میداد. محافظهکار بود؛ این را در آثارش میبینیم، مثلاً از ابداعات و لغات نو پرهیز میکرد. مقالۀ «توریستها زبان فرانسه را میکشند» به نظرش مهم بود. محافظهکاران سعی میکنند سدی (جلوی این تغییرات بیمهابا) بگذارند. وی به همکاری استاد نجفی با «سخن» و تاثیر خانلری بر او اشاره کرد. شرکت استاد در کلاس درس شعر لاتین و فرانسه «مارتینه» و تاثیرش بر او را محرکی دانست که دنبال موضوع «عروض» برود. خانلری این کار را شروع کرده و به نیمه راه رسیده بود، استاد نجفی آن را ادامه داد. دکتر صادقی در ادامه سخنانش گفت زبان فارسی علیرغم نگرانیها در دوره خوبش است. هر کسی که درس خوانده باشد، خوب مینویسد. من موافق محافظهکاری هستم، اما معتقدم زبان پویاست. او با شناختی که از استاد نجفی دارد، نگارش فرهنگ عامیانه ایشان برایش جای سوال بود. اما «فرهنگ عامیانه» را شاهکاری دانست به خاطر دقتی که درتوصیف الفاظ دارد. مثالی از تعریف «کلمه اخلاق» که تا چه حد مشکل به نظر میرسد، اما نجفی آنرا بروشنی ارائه داده است: «ویژگیهای ذهنی و رفتاری یک شخص که در جهت بدی و خوبی تغییر میکند». نجفی زبان «روزمره» را به کار برده، نه زبان گفتار که کمی متفاوت است. قواعدی هست که که کسی که مینویسد باید رعایت کند. در ادامه به مقاله تندی که دکتر باطنی دربارۀ «غلط ننویسیم» نوشته، اشاره کرد. و خود نیز گفت کاش نام دیگری برای کتاب فرهنگ عامیانه انتخاب میکرد. و در آخر گفت تحول زبان یک واقعیت است. زبان سعی میکند با نیاز زمان پیش برود، بدون اینکه معیارها را نقض کند.
سپس خانم دقیقی به تأثیر ابوالحسن نجفی بر شعرا و نویسندگان خصوصاً در جنگ اصفهان اشاره کرد. او ادیبی پرکار بود که سایهاش بیش از نیم قرن بر ادبیات ما گسترده بود.
دکتر ضیاء موحد دیگر سخنران این مراسم سخنانش را با این جمله شروع کرد: «چه حرفها نزدیم که حرفی نزده باشیم!» خاطرهای از استاد میگوید: شعر شاملو را که میگوید «من مرگ را زیستهام» برایش خواندم، او خوشش آمد و من لذت بردم و نکته تازه یاد گرفتم. مسئله حضور است. به یاد دارم یکبار گلشیری با ذوقزدگی خبر آمدن نجفی را داد، حضورش پربار و متانتش (به یاد ماندنی) بود. او سبک روح بود. حضورش به جمع فشار نمیآورد. به نوعی ویراستار اخلاقی بود. و خاطرهای دیگر: فصلی از کتاب گلشیری که یکبار برایش خوانده و او حوصلهاش سر رفته و ایراد گرفته بود، بار دیگر در موردش نظر استاد را خواستم، گفت یا هیچ ارزشی ندارد یا شاهکار است. موحد به مقاله خود «سلام آقای نجفی» و مقاله منوچهر بدیعی «نجفی مرد آموختن و آموختن» (آموختن به دو معنی) برای شناختن استاد اشاره نمود. از ویژگیهای استاد این بود که مواظب اعتدال بود. کم قضاوت میکرد. فقط میگفت اگر کسی لاف و گزاف زد دیگر به او امیدی نیست. او در 20سالگی هم پختگی داشت. استاد هر چیزی را تبدیل به مراسم میکرد. سالهای سال، جمعهها ساعت 5 به منزلشان میرفتیم. همیشه با دعوت قبلی و اگر قرار بود دیرتر برسیم، از قبل خبر میدادیم. در آخر این شعر را خواند:
اینچنین است که ناگهان اتاقی تاریک میشود،
خانهای خالی
و کوچهای گم...
و جمعهها...
هنوز نمیدانم به روزها من باید تسلیت بگویم یا روزها به من ...
از کارهای ایشان نگارش مقاله در حوزه وزن شعر بود در چهار دفتر، درسنامه و طبقهبندی که خود شاهد انتشار دو دفتر در زمان حیاتش بود.
امید طبیبزاده، سخنانش را از تأثیر آندره مارتینه و پرویز ناتل خانلری بر استاد نجفی شروع کرد و در ادامه گفت نخستین کار اوتعریف وزن شعر فارسی و شناخت ویژگیهای آن است. در مورد چگونگی پژوهش علمی توضیح داد که یکباره اتفاق نمیافتد. در حوزه توضیح و طبقهبندی (وزن شعر فارسی) خانلری انقلاب کرد و کاری را شروع کرد که نجفی آن را به پایان رساند. تعریف وزن شعر را کامل کرد: «وزن ادراک تناسبی است که از تکرار مقادیر متساوی و منفصل حاصل میشود».
در برخی زبانها نواختها مطرحاند. در اشعار دنیا تساوی نظیر به نظیر وجود ندارد. تعریف وزن شعر این موارد را تبیین میکند. خانلری اگر انقلابی بود، نجفی اصلاحطلب بود. با «عروض» نجفی در 8 جلسه اصول تقطیع را میتوان درس داد. او نیمی از اشعار فارسی را طبقهبندی کرد و «دایرۀ نجفی» را ارائه داد.
در آخر مراسم، قسمتی از فیلمی که پسر استاد نجفی از زندگی پدرش ساخته است، به نمایش درآمد.
استاد میگوید: با حواس دنیا را میشناسیم. یک وسیله دیگر زبان است... هزاران سال زبان و پیچیدگیهای آن باعث رشد هوش انسان شد.... بخاطر کار دربارۀ وزن شعر و فرهنگ... شاید مدتی در یاد دیگران بمانم. بعد فراموش میشوم.....
در جواب پسرش که میپرسد: «این اذیتت نمیکند؟» به راحتی میگوید «نه».