شناخت مشکلات رفتاری رایج کودکان، عوامل ایجاد کننده و نحوه برخورد
هر پدر و مادری در فرآیند تربیت فرزندان خود با چالشهایی روبرو میشود که ممکن است گاهی اوقات احساس کنند کودکشان به درستی تربیت نشده یا رفتاری نامناسب دارد. اما آیا تا به حال به این فکر کردهاید که شاید این رفتارها به یک اختلال زمینهای مرتبط باشد؟
مشکلات رفتاری در کودکان میتواند در برخی موارد نشانهای از اختلالهای رفتاری باشد که اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند تأثیرات منفی بر رشد اجتماعی، عاطفی و تحصیلی کودک داشته باشند. در این مقاله، به بررسی انواع مشکلات رفتاری کودکان، علل و راهکارهای مؤثر در درمان آنها خواهیم پرداخت.
انواع مشکلات رفتاری کودکان
مشکلات رفتاری در کودکان، بسته به شدت و نوع رفتارها، به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. به عنوان مثال، اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)، به وضوح در کودکانی که به راحتی حواسشان پرت میشود، در محل تحصیل یا خانه، دیده میشود. این کودکان ممکن است نتوانند به طور مداوم تمرکز کنند و اغلب در حال حرکت و بیقرار هستند.
در این راستا، یک مطالعه که در سال ۲۰۱۶ انجام شد نشان داد که حدود ۶٫۱ درصد از کودکان در ایالات متحده از این اختلال رنج میبرند.
از دیگر مشکلات، اختلالات اضطرابی مانند فوبیا یا اختلال اضطراب جدایی نیز قابل توجه هستند. این اختلالات میتوانند منجر به بروز رفتارهای غیرعادی و واکنشهای نامتناسب در مواجهه با شرایط خاص شوند. به عنوان مثال، کودکانی که از مدرسه رفتن میترسند، ممکن است با گریه و نافرمانی سعی کنند از رفتن به مدرسه جلوگیری کنند.
شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان
مشکلات رفتاری در کودکان پنج ساله به شکلهای مختلفی ظاهر میشود. از جمله شایعترین آنها میتوان به لجبازی، پرخاشگری و اضطراب اجتماعی اشاره کرد. برخی از والدین ممکن است به این فکر بیفتند که کودکشان به سادگی لجباز است، در حالی که ممکن است این رفتارها نشانه یکی از اختلال های رفتاری کودکان باشند. برای مثال، یک کودک ممکن است در برابر درخواستهای ساده والدین مقاومت کند و این مسئله به دلیل عدم توانایی در مدیریت احساسات یا اضطراب باشد.
علاوه بر این، پرخاشگری که ممکن است به صورت فیزیکی یا کلامی بروز کند، یکی از مشکلات عمده در رفتار کودکان است. کودکانی که به راحتی به دیگران آسیب میزنند یا کلمات توهینآمیز به زبان میآورند، ممکن است در واقع در حال تلاش برای بیان احساسات خود باشند، اما توانایی لازم برای این کار را ندارند.
علت مشکلات رفتاری کودکان چیست
ژنتیک یکی از عوامل مهم است. مطالعات نشان میدهد که مشکلات رفتاری میتوانند ارثی باشند. اگر یکی از والدین دارای اختلالات روانی باشد، احتمال بروز مشکلات رفتاری در فرزند نیز بیشتر میشود.
محیط خانوادگی نیز نقش بسزایی در شکلگیری رفتارهای کودک دارد. کودکانی که در محیطهای متشنج و پرتنش بزرگ میشوند، بیشتر دچار مشکلات رفتاری خواهند شد. به عنوان مثال، کودکانی که شاهد دعواهای مکرر والدین خود هستند، ممکن است به پرخاشگری و رفتارهای منفی روی آورند.
تجارب اجتماعی هم به نوبه خود میتوانند در بروز مشکلات رفتاری کودکان تأثیرگذار باشند. کودکانی که در مدرسه با قلدری یا عدم پذیرش همسالان مواجه میشوند، ممکن است به رفتارهای انزواطلبانه یا پرخاشگرانه روی آورند.
عوامل ایجاد کننده مشکلات رفتاری کودکان
عوامل متعددی میتوانند به بروز مشکلات رفتاری در کودکان منجر شوند. این عوامل میتوانند به شکل زیر باشند:
نقص در مهارتهای اجتماعی میتواند به عنوان یکی از عوامل اصلی مشکلات رفتاری در نظر گرفته شود. کودکانی که توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را ندارند، ممکن است به رفتارهای منفی متوسل شوند. برای مثال، یک کودک که نمیتواند احساسات خود را به درستی بیان کند، ممکن است به پرخاشگری و رفتارهای نامناسب روی آورد.
اختلالات یادگیری نیز از دیگر عواملی هستند که میتوانند به بروز مشکلات رفتاری در کودکان کمک کنند. کودکانی که در یادگیری دچار مشکل هستند، ممکن است به خاطر ناامیدی و فشارهای روانی به رفتارهای نادرست روی آورند. برای مثال، یک کودک که در ریاضیات مشکل دارد، ممکن است به دلیل ترس از شکست از شرکت در کلاسهای درس خودداری کند و در نتیجه دچار لجبازی شود.
علائم مشکلات رفتاری در کودکان
تشخیص مشکلات رفتاری در کودکان نیاز به توجه به علائم مختلف دارد. این علائم میتوانند به صورت زیر باشند:
- تغییرات رفتاری ناگهانی در کودک میتواند نشانهای از بروز مشکلات باشد. به عنوان مثال، اگر کودک شما به طور ناگهانی از یک کودک فعال و خوشحال به یک کودک مضطرب و غمگین تبدیل شود، این موضوع میتواند نشانهای از بروز مشکلات رفتاری باشد.
- عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر یکی دیگر از علائم مشکلات رفتاری است. اگر کودک شما نتواند احساسات و افکار خود را به درستی بیان کند و در تعاملات اجتماعی دچار مشکل باشد، ممکن است به رفتارهای نادرست متوسل شود.
- دوری از تعاملات اجتماعی نیز میتواند نشانهای از بروز مشکلات رفتاری باشد. کودکانی که از برقراری ارتباط با همسالان خود دوری میکنند و در جمعهای اجتماعی دچار اضطراب میشوند، ممکن است نیاز به توجه و درمان داشته باشند.
- شکایتهای جسمی بدون علت پزشکی نیز میتواند به عنوان نشانهای از مشکلات رفتاری در نظر گرفته شود. برخی از کودکان مشکلات رفتاری خود را به صورت شکایات جسمی مانند سردرد یا دلدرد نشان میدهند، در حالی که هیچ علت پزشکی برای این مشکلات وجود ندارد.
نحوه برخورد صحیح با مشکلات رفتاری کودکان
مدیریت مشکلات رفتاری نیاز به رویکردهای مناسب و مؤثر دارد. برخی از روشهای مؤثر شامل موارد زیر هستند:
- ایجاد محیطی امن و مثبت برای کودک، یکی از عوامل کلیدی در کاهش مشکلات رفتاری است. فراهم کردن فضایی که کودک احساس امنیت و آرامش کند، میتواند به کاهش اضطراب و رفتارهای منفی کمک کند.
- توجه به نقاط قوت کودک نیز میتواند تأثیر بسزایی در بهبود رفتارهای او داشته باشد. شناخت و تقویت نقاط قوت کودک به افزایش اعتماد به نفس او کمک میکند و ممکن است رفتارهای منفی را کاهش دهد.
- تنظیم انتظارات والدین با تواناییهای کودک یکی دیگر از موارد مهم در مدیریت مشکلات رفتاری است. والدین باید انتظارات خود را با تواناییهای کودک تطبیق دهند تا از فشارهای غیرضروری بر او کاسته شود.
- گفتگو و ارتباط مؤثر با کودک نیز میتواند به فهم بهتر نیازها و احساسات او کمک کند. با ایجاد فضایی که کودک احساس کند میتواند به راحتی صحبت کند، والدین میتوانند به تشخیص زودهنگام مشکلات رفتاری کمک کنند و راهکارهای مناسبی برای حل آنها ارائه دهند.
رفع مشکلات رفتاری کودکان
درمان زودهنگام برای کمک به بهبود کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری و روانی ضروری است. هدف این است که مشکلات به دوران بزرگسالی کشیده نشده و منجر به پیامدهای شدیدتر نشوند. اولین گام مناسب این است که کودک با یک ارائهدهنده خدمات سلامت صحبت کند که بتواند به او کمک کند تا درباره آنچه که تجربه میکند صحبت کند.
پزشک ممکن است توصیه کند که کودک یک ارزیابی کامل روانی و پزشکی دریافت کند تا از نبود بیماری یا مشکل جسمی زمینهای اطمینان حاصل شود. سپس، پزشک میتواند تشخیص دهد که علت رفتار کودک چیست و پس از درک مشکل اصلی، برنامهای درمانی تنظیم کند. درمانهای رفتاری میتوانند برای کودکانی با مشکلات رفتاری مختلف مفید باشند. همچنین والدین میتوانند از طریق دریافت درمان، تکنیکهای والدگری مؤثرتری یاد بگیرند که به بهبود رابطه والد-کودک کمک کند.
در نظر بگیرید که اغلب آموزش مهارتهای اجتماعی به کودک نیز میتواند به او در برقراری ارتباط مؤثرتر یاری کند و رفتارهای منفی را کاهش دهد. با برگزاری کارگاههای آموزشی و فعالیتهای گروهی، والدین و مربیان میتوانند به کودک کمک کنند تا مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کند.