ویراستار ادبیات داستانی یک مشاور است
سی امین جلسه از سلسله هماندیشیهای ویرایش با موضوع «ویرایش ادبیات داستانی تالیفی» در انتشارات فنی ایران برگزار شد.
در این نشت محمدرضا جعفری، حسین سناپور و محمد حسینی به بررسی تاریخی جایگاه ویرایش داستانی و ویراستاری در ایران پرداختند و به تفصیل درباره ی جایگاه ویرایش محتوایی در ادبیات داستانی سخن گفتند.
در ابتدای این نشست مژده دقیقی به عنوان مدیر این نشست گفت:«ویرایش داستان چه تفاوتی با سایر متون دارد؟ ویراستار داستان باید چه نقش هایی را برعهده بگیردو چه ویژگی هایی داشته باشد؟آیا همکاری با ویراستار در خلاقیت نویسنده تاثیر مثبت دارد؟»
این مترجم ادامه داد:«ویرایش داستان فراتر از ویرایش زبانی ، فنی و...است. می شود گفت یک بده بستان فکری میان نویسنده و ویراستار است و تجربه ی ویرایشی نامتعارفی است. متفاوت است چون پای تخیل و نوشتن خلاق در میان است و خلاقیت در همه ی سطوح از زبان داستان تا طرح و روایت نیازمند نگاه ویرایشی متفاوتی است. در این میان تنها با شکل گرفتن رابطه ای سازنده میان نویسنده و ویراستار است که خلاقیت نویسنده شکوفا می شود. زمانی که نویسنده به جای اصلاح به سمت بازاندیشی اثر و بازآفرینی هدایت می شود ویرایش به صورت فرآیندی سازنده در می آید که به متن موجود ژرفا و غنا می بخشد و آن را به کمال مطللوب نزدیک می کند.»
دقیقی در ادامه ی مقدمه ی خود نشرهای توسعه یافته را مدیون ویراستاران بزرگی دانست که در دوره ای رابطه ی داستان نویسی و ویراستار را دگرگون کرده اند و تاثیری ژرف بر جهان ادبیات برجای گذاشته اند.
ویرایش داستان یک امر مکانیکی نیست
در ادامه محمدرضا جعفری مولف «فرهنگ فشرده» به عنوان نخستین سخنران درباره ی تجربه ی کاری خود در این حوزه سخن گفت. وی که ویرایش متون داستانی نادر ابراهیمی، اسماعیل فصیح ، احمد محمود،رضا براهنی و....را در پرونده کاری خود دارد درباره ی تعاملات خود در ویرایش داستان های این ادیبان سخت گفت:« در آن سالها برای من مهم بود که ابتدا به کشف ساختار اثر دست بزنم . لذا در نثر نویسنده دست نمی بردم ، تکه کلام های او را کشف می کردم و ضرورت داشت در تکنیم و طنز نویسنده دخالتی نداشته باشم.ویرایش داستان یک امر مکانیکی نبوده و نیست که محور آن را به کاربردن درست نویسی در فارسی تفسیر کنیم.»
وی درباره ی نقش خود در ویرایش کتاب هایی همچون «ثریا در اغما»،«آواز کشته شدگان» و.... نیز سخن گفت.
وی که نقش مهمی در انتشار کتاب های طلایی انتشارات امیرکبیر داشته است و قدم های مهم او در ادبیات ایران راهگشای چند نسل بوده است در ادامه جایگاه ویرایش در کشور را مناسب ندانست.
جعفری گفت:«امروزه نواقصی را در کتاب ها می بینم.یکی آنکه گفتگوها کشدار است درحالیکه ایجاز حرف نخست را در دنیای امروز می زند،لذا توصیف زائد دیگرجایگاهی ندارد. دوم آنکه اشتباهاتی ناشی از جهل در کتاب ها دیده می شود،مانند سمفونی باخ . نه نویسنده و نه ویراستار نمی دانسته اند باخ سمفونی ندارد. اشتباهات لپی و غلط های املایی و انشای معضلات دیگری است که باید توجه ویژه ای به آن کرد.»
نویسنده باید عیب داستان خود را بشنود و بداند
سناپور دومین سخنران این برنامه بود.وی با بررسی تاثیر کارگاه های ادبی در امر ویرایش،به بیان شیوه های برگزاری کلاس های خود برای نسل جدید نویسندگان پرداخت. اما پیش از آن ضروری دانست تا به دلایل کم رنگی جایگاه ویرایش در ایران سخن بگوید.
نویسنده ی ده جستار داستان نویسی گفت:« نکاتی که آقای جعفری به آن اشاره کردند جای تامل دارد. هر نویسنده ای، نیاز به بازخوانی دارد . او باید عیب داستان خود را بشنود و بداند. آنچه در مورد اسماعیل فصیح و غیره گفته شد تاکیدی بود بر نقش مهم ویراستار . با این حال در ایران ما با دوچالش روبروییم. نخست اینکه بسیاری از ناشران ما حرفه ای نیستند تا جایگاه ویراستار را بدانند و برای حرفه ای شدن قطعا نیازمند تیراژ بالا، بهتر شدن وضعیت کتابخوانی و ... اند . اما چالش دوم افراد حقیقی اند.»
حسین سناپور تقدس ادبیات و شهودی دانستن آن را یکی از عوامل مقاومت دربرابر ویرایش خواند :« زمانی که 20 سال قبل کلاس های ادبی شکل گرفتند مخالفانی داشتند. گرچه مخالفان کم شده اند اما هنوز عده ای معتقدند که نباید نظر دیگران در تولید یک داستان دخیل شود. آن ها معتقدند داستان محصول خلاقه ی نویسنده است .اما چرا این تصور وجود دارد؟»
این سخنران ادامه داد:« پیشینه ی مذهبی ما و سنت های ما عنوان می کند که کتاب های مقدسس یکباره و به صورت شهودی نازل شده اند. این نگاه مذهبی سبب شده تا تصور ما از ادبیات و شعر هم همین باشد. به طور مثال هیچ شاعری در مصاحبه اش از بازنویسی شعر و چند مرحله ای بودن خلق این اثر سخن نمی گوید. همه معتقدیم که ادبیات ناگهانی و در قالب کشف و شهود خلق می شود .در این راستا هرجور دخالتی در این متن دخالت عامل بیگانه تلقی می شود.»
وی گفت:«بسیاری از مخالفان ویرایش، نویسنده را بر متن برتری می دهند. به همین سبب عنوان می کنند که اگر کسی در ساخت داستان دخالت کند، اثر دچار ناخالصی خواهد شد و این ردپای ویراستار یا استاد سبب می شود که منتقد نتواند ردپای اندیشه های نویسنده را دنبال کند.لذا تفکر قالب رجحان نویسنده به متن است.درحالی که اگر اندیشه ای خلق و توسعه بیاید از متن است. به همین دلیل گاهی می بینیم نویسنده ترجیح می دهد اثر ناقص باشد اما برای خود او باشد.»
سناپور در انتهای سخنانش درباره ی نقش کارگاه ها و کلاس های ادبی در حوزه ی ویرایش سخن گفت و آن را عامل موثری دانست،چرا که اثر در حین نوشته شدن ویرایش می شود و از عقل جمعی بهره می برد.
جایگاه ادبیات در ایران کنونی خوب نیست
سی امین جلسه از سلسله هماندیشیهای ویرایش با سخنان محمد حسینی ادامه یافت. وی جایگاه ادبیات در ایران کنونی را نامناسب دانست و عوامل آن را فعالیت ناشران متعدد و اهدای جوایز خصوصی و دولتی خواند.
سرویراستار نشر ثالث ضروری دانست تا تعریف درستی از ویراستار را به مخاطبان ارائه کند:« قاعدتا یک کتاب توسط نویسنده نوشته می شود، نقش ویراستار ارتقا کیفی یک اثر است. ویراستار 20 تا 25 درصد در بهبود کیفی یک کتاب نقش دارد پس آن را دگرگون نمی کند . با این حال نباید فراموش کنیم که این نقشی است که ویراستاران در غرب دارند، آنها مشاورند و بعید می دانم وقت خود را صرف غلطگیری کنند . »
این نویسنده به بررسی جایگاه ادبیات در ایران پرداخت و به بحران های دهه ی شصت وهفتاد در انتخاب و انشار اثر اشاره کرد، اما در ادامه تاثیر آن را بر تولید اثر ادبی فاخر کتمان نکرد.
حسینی گفت« در گذشته یک موسسه ی انتشاراتی هیات تحریریه ای داشت که یا اثری را می پذیرفت یا رد می کرد. حالت سوم رای مشروط بود. به واسطه ی این رای یک نویسنده با شنیدن آرای کارشناسان طی شش ماه تا یک سال اثر را بازنویسی می کرد. با گذشت این سالها اوضاع نشر بهبود پیدا کرد و فضا برای حضور نویسندگان فراهم شد. »
حسینی گفت:« طبق آمار سال قبل ما بیش از 13 هزار ناشر و کمتر از 2 هزار کتابفروشی داریم. همین آمار نشان می دهد که جریان نشر ما حرفه ای نیست. در این میان ما چند جایزه ی محدود وحرفه ای داشتیم که تبدیل به جوایز متعدد با کارشناسی های نامعتبر شده اند. در همین راستا روند ویرایش که پیشتر صورت می گرفت از بین رفته است، آثار گزیده انتخاب نمی شوند و مخاطب با خواندن کتاب بی کیفیت تصور می کند می تواند قدم در این راه بگذارد .»
نویسنده دزدی، رقابت ناسالم، تعریف و تمجید بی دلیل ، آمار دروغ ناشران از چاپ کتاب از دیگر مواردی بود که این سخنران به عنوان آسیب برشمرد:« در این چرخه بازنویسی حذف می شود، ناشر به تحریریه نیاز ندارد و افراد برای تدوین یک اثر یک سال وقت نمی گذارند. به همین سبب جریان ویرایش محتوایی و نقش مشاوره ی ویراستار نیز تخریب می شود.»
گفتنی است در ادامه ی این نشست جلسه ی پرسش و پاسخی با حضور مدیر جلسه، سخنرانان، بلقیس سلیمانی و فرشته احمدی در حوزه ی ویرایش ادبیات داستانی تالیفی برگزار شد.