رفتن به محتوای اصلی

قصه‌ی آخ دندانم!

یک روز صبح که خواهر خرسی از خواب بیدار شد، متوجه شد که دندانش لق شده است. برای همین همراه مامان و برادر خرسی رفتند دندان‌پزشکی. اول روی چهارپایه ایستاد و وقتی آقای دکتر دندان‌های برادرخرسی را معاینه می‌کرد، او…

ادامه مطلب
برگشت به بالا
سبد خرید
  • هیچ محصولی در سبدخرید نیست.