باغی که درخت نداشت
باغی که درخت نداشت
- 1229
- فاطمه سرمشقی
- -
- گلی صفری
- 7 سال به بالا
- 24
- حفاظت محیط زیست- درختها- داستانهای تخیلی- داستان
- 978-964-389-854-0
خلاصه کتاب
نهال وسط آسمان یک خورشید میکشد و نارنجها را نارنجی میکند. غول بزرگ میگوید: «حالا باید چهار چشمی مواظب نارنجها باشیم که کسی آنها را نچیند.» غول متوسط میگوید: «صدای سم اسب میآید.» غول کوچک میگوید: «شاهزاده دارد نزدیک میشود. او هنوز هم عاشق دختر نارنج است.» اما قبل از شاهزاده نهال دست دراز میکند و رسیدهترین نارنج را میچیند. نارنجهای دیگر میگویند: «آهای چید! آهای برد.»
- نا موجود
توضیحات تکمیلی
سایر کتابهای این مجموعه
محصولات مشابه
نظرات خوانندگان
0 رای در مشارکت نظرات به این کتاب
نظر خود را بنویسید و به این کتاب رای دهید