روزي روزگاري پيرمردي در دهكدهي سبز زندگي ميكرد. او عاشق طبيعت بود ولي اهالي دهكده زباله ميريختند و طبيعت زيبا را آلوده ميكردند. او هر روز گوني به دست در جاده راه ميافتاد و زبالهها را جمع ميكرد. پيرمرد از جمع كردن زبالهها خسته شده بود كه ناگهان...
قصه صوتی جادوگر دهکدهی سبز



نگار عجایبی
14 دقیقه
0 نفر پسندیدهاند


قصه صوتی کودکانه دیگر
بسیار عالی بود
عالی بود
خوب بود عالی بود