خانم کلاغه انگار بخواهد دلم را بسوزاند، شال گردنم را انداخته بود دور گردنش و رفته بود بالای درخت. گفتم: مگر دستم بهت نرسد خانم کلاغه، خانم کلاغه دوباره قارقار کرد و پرید و رفت. مرغ مینا داد کشید: بیا!بیا! گاهی حقیقت را به سادگی نمیتوان دید. گاهی برای دیدن حقیقت باید عینک همدلی را به چشم زد...
🚚 ارسال رایگان برای سفارشهای بالای ۵۰۰٬۰۰۰ تومان
قصه صوتی نارگل و کلاغ



-
9:02 دقیقه
0 نفر پسندیدهاند


دیدگاه شما 12 دیدگاه کاربران

متن داستان عالی خلاصه و حساب شده صدای گوینده بسیار دلنشین لطفا قصههای بیشتر با این گوینده بذارید ممنون

صدا خوبی نداشتن و تند تند بی احساس از رو متن خونده شده
مدیر سیستم :
ممنون از توجهتون به بخش مربوطه اطلاع میدیم.

آنقدر قشنگ بود که نگو،کلی کیف کردم. منم بلدم خیلی خوب قصه بگم و تعریف کنم دوست دارم به عنوان قصه گو با نردبان همکاری کنم
مدیر سیستم :
ممنون از توجهتون میتونید درخواستتون رو به ایمیل انتشارات که در پایین صفحه اصلی درج شده، ارسال بفرمایید.

سلام عالی بود اگر گوینده خواستید رو من حساب کنید استعداد نقالی و گویندی را دارم اداره هم قبولم کرده پارمیس عبدالهی سپاسگذارم

سلاام عالی بود ممنون از همه زحماتتون اگر گوینده خواستید میتونید رو من حساب کنید ب لطف خدا صدای بدی ندارم 🥰شاید مورد پسند قرار بگیره 🪻
مدیر سیستم :
ممنون از پیشنهادتون، حتما

آره خوب بود

خیلی آموزشی بود

قصه ی بدی نیست و صداش هم خوبه نصبت به قصه
مدیر سیستم :
ممنون

هم داستان عالی هم صدا دلنشین، دختر من هر شب گوش می کنه قبل خواب♥️
مدیر سیستم :
خوشحالیم که دوست داشتید و استفاده کردید. :)

صداش افتضاح بود

عالییییییی

باسلام و قدردانی بسیار یک پیشنهاد داشتم ،اگر ممکنه در توضیحات نوشتاری زیر داستانهای صوتی ،گروه سنی درج شود در این صورت انتخاب قصه خیلی ساده تر می شود با سپاس مجدد
مدیر سیستم :
سلام بله حتما نظر شما رو منتقل میکنیم.
قصه صوتی کودکانه دیگر
مدیر سیستم :
ممنونم از لطف و توجهتون:)