موش کوچولو آنقدر ریزهمیزه است که خواهر و برادرهایش او را بازی نمیدهند. اما موش کوچولو خوب میداند موقع خطر چطوری باید به آنها کمک کند تا حسابی دهانشان باز بماند!
داستان کتاب روزی که موش کوچولو به دنیا آمد نوشته مژگان کلهر شبیه یکی از حکایتهای گلستان سعدی است. حکایت پسر زشترویی که قدش از برادرانش کوتاهتر است و همه فکر میکنند که او به جایی نمیرسد. باید کتاب را بخوانید تا بدانید داستان پسر زشت چه ربطی به موش کوچولوی داستان ما دارد.