قصه صوتی کودکانه
قصه صوتی چرا و چرا؟ بازم چرا؟

قصه صوتی چرا و چرا؟ بازم چرا؟

بیا بریم بازی! بریم بازی!

چرا هی می‌گویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست دارم. خب! بعضی وقت‌ها هم موقع بازی دسته گل به آب می‌دهم. مثل چی؟ مثل گلدان شکسته‌ی عمو شیتو، مثل ماشین خراب گردالو، مثل دیر رسیدن به اردو و ... ولی من خیلی چیزها هم یاد می‌گیرم مثل کاردستی درست کردن با قیچی، مثل دوست پیدا کردن با سیب، مثل بالا رفتن از سرسره بی‌پله،‌ مثل گوش نکردن به بعضی حرف‌ها و کلی چیزهای خوب دیگر. دوست داری ماجراهایم را بخوانی؟ ماجراهای من در سیزده کتاب چاپ شده که این کتاب یکی از آن‌هاست.

time 6 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی از لاک‌پشت‌ها چه خبر؟

قصه صوتی از لاک‌پشت‌ها چه خبر؟

دیگر وقت به دنیا آمدن بچه‌ لاک‌پشت‌هاست. شوکا و گینی، سنگ‌های کوچک ساحل را جمع کردند و رنگ کردند و برای بچه‌لاک‌پشت‌ها خانه‌های سنگی ساختند. بعد شوکا، گینی را گذاشت روی شانه‌اش و شعری خواند و رقصید.
time 7 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی بگذار فکر کنم (درباره‌ی حل مسئله و تصمیم‌گیری)

قصه صوتی بگذار فکر کنم (درباره‌ی حل مسئله و تصمیم‌گیری)

بیا بریم بازی! بریم بازی!

چرا هی می‌گویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست دارم. خب! بعضی وقت‌ها هم موقع بازی دسته گل به آب می‌دهم. مثل چی؟ مثل گلدان شکسته‌ی عمو شیتو، مثل ماشین خراب گردالو، مثل دیر رسیدن به اردو و ... ولی من خیلی چیزها هم یاد می‌گیرم. مثل کاردستی درست‌ کردن با قیچی، مثل بالا رفتن از سرسره‌ بی پله، مثل دوست پیدا کردن با سیب، مثل گوش نکردن به بعضی حرف‌ها و کلی چیزهای خوب دیگر

time 3 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی پس کی بروم بازی؟ (درباره‌ی همدلی)

قصه صوتی پس کی بروم بازی؟ (درباره‌ی همدلی)

بیا بریم بازی! بریم بازی!

چرا هی می‌گویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست دارم. خب! بعضی وقت‌ها هم موقع بازی دسته گل به آب می‌دهم. مثل چی؟ مثل گلدان شکسته‌ی عمو شیتو، مثل ماشین خراب گردالو، مثل دیر رسیدن به اردو و ... ولی من خیلی چیزها هم یاد می‌گیرم. مثل کاردستی درست‌ کردن با قیچی، مثل بالا رفتن از سرسره‌ بی پله، مثل دوست پیدا کردن با سیب، مثل گوش نکردن به بعضی حرف‌ها و کلی چیزهای خوب دیگر.

دوست داری ماجراهایم را بخوانی؟ ماجراهای من در سیزده کتاب چاپ شده که این کتاب یکی از آن‌هاست.

time 4 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی لذت بخشش

قصه صوتی لذت بخشش

حكايت بخشش حكايت جوجه‌تيغی و موش كوری است كه در زمستان هر دو در يك سوراخ كوچک لانه كرده‌اند. بخشش مثل پرواز بر فراز ابرهای توفان‌زا و رسيدن به ابرهای سفيد بزرگ پنبه‌ای با آسمان آبی و خورشيد تابان است. هنگامی كه فری و زی‌زی در حال كشمكش و بگومگو وارد اتاق پدرشان می‌شوند، او تصميم می‌گيرد بچه‌هايش را به سفری خيالی با چشم‌انداز بخشش ببرد. آن‌ها در كنار هم می‌فهمند بخشش يعنی چه و درمی‌يابند كه بخشيدن، بخشنده را خوشحال می‌كند، شايد خوشحال‌تر از شخصی‌ كه او را بخشيده‌اند. دكتر رابرت اِنرايت، نويسنده‌ی اين كتاب بخشش را تعريف می‌كند، تفاوت آن را با سازش نشان می‌دهد و به پدر و مادرها برای آموزش بخشش به بچه‌های خود، كمک می‌كند.
time 8 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی کاش تنها نبودم

قصه صوتی کاش تنها نبودم

گاهی به‌ اندازه‌ای عصبانی می‌شويم كه تنها آرزویمان اين است كه ديگران تنهایمان بگذارند! يک شب، پسر كوچولويی كه همين آرزو را می‌كند، به آرزويش می‌رسد. وقتی از خواب بيدار می‌شود، خود را در يک جزيره‌ی كوچک می‌يابد كه در آسمان شناور است و شگفت‌انگيزترين چيزها را در آن‌‌ جا می‌بيند. طلوع و غروب ماه و رقص ستاره‌ها در آسمان. ستاره‌های نورافشان پيش چشمان حيرت‌زده‌اش به پرنده‌های سفيد تبديل می‌شوند! پسربچه كه جادوی آسمان افسونش كرده است، چيز ديگری را در دل آرزو می‌كند. آرزويش اين است كه از اين جهان زيبا سهمی هم به پدر و مادرش و حتی به خواهر كوچولويش بدهد! كاش می‌توانست به خانه برگردد...
time 8 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی پیشی کوچولو! موشک مال توست

قصه صوتی پیشی کوچولو! موشک مال توست

من ریحانه هستم. این هم پیشی کوچولوی من است. من برای پیشی کوچولو یک موشک درست کردم اما کلاغ قاری آن را گرفته. پیشی کوچولو می خواهد موشکش را پس بگیرد اما چه جوری؟ کتاب را ورق بزن تا ببینی.
time 6 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی خوابم نمی‌آید (ماجراهای مهتاب)

قصه صوتی خوابم نمی‌آید (ماجراهای مهتاب)

شب شده و ماه توی آسمان است اما مهتاب دلش نمی‌خواهد بخوابد. چیزی توی خوابیدن هست که مهتاب را می‌ترساند. او دوست ندارد با مامان درباره‌ی آن صحبت کند اما ...
time 7 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی همه‌چیز را نمی‌توان چسباند اما... (ماجراهای مهتاب)

قصه صوتی همه‌چیز را نمی‌توان چسباند اما... (ماجراهای مهتاب)

مامان بزرگ روی مبل خوابیده بود و مهتاب تصمیم گرفت برود آزمایش «آدم وقتی خواب است می‌بیند یا نه» روی او انجام دهد. آرام آرام رفت طرف مادربزرگ اما یکهو،‌ پایش رفت روی یک چیزی و تقی صدای شکستن آمد. زیرپایش را که نگاه کرد...

time 6 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی خانم آلای شلخته

قصه صوتی خانم آلای شلخته

کی گفته شلخته زندگی کردن عیب دارد؟ خیلی هم کیف می‌دهد. می‌توانی برای خودت لم بدهی و هله‌هوله بخوری و همه‌ی کارهای سخت را ول کنی به امان خدا. اصلاً بگذار کتری آن‌ قدر بجوشد که جزغاله شود. شیر آب برای خودش آن‌ قدر چک‌چک کند که صدایش مثل لالایی بشود و بتوانی باهاش بخوابی. یا هروقت دلت خواست بلند شوی و چراغ‌ها را خاموش کنی و اگر دلت نخواست! هم سرجایت غلت بزنی.
time 20 دقیقه
play بشنوید