شازدهفرفره دوست ندارد بخوابد، برای همین مدام بهانه می گیرد؛ آب میخواهد میترسد خوابش نمیآید، تا اینکه بالاخره….
بلا دلش میخواهد همیشه برنده باشد.
او در باشگاه تابستانی هم مدام دنبال برنده شدن است و برای همین نمیتواند با بقیه خوشرفتار باشد. بلاخره نل، مربی باشگاه با او صحبت میکند…
آیا خواهرخرسی باید به خاطر دوستهایش، دختر تازهوارد مدرسه را نادیده بگیرد؟ این داستان به بچهها نشان میدهد که مهربان بودن همیشه هم ساده نیست. ولی همیشه انتخاب درستی است.
آن روز که اژدها کوچولو از خواب بیدار شد، بیدلیل عصبانی و بدخلق بود. او پاهایش را به زمین میکوبید و سوراخهای بینیش دود بلند میشد. دوستان اژدها کوچولو که دیدند اوضاع این طوری است، دیگر با او بازی نکردند و به خانه خودشان رفتند. مادر اژدها کوچولو خوب میدانست در این مواقع چطور باید به او کمک کند. این کتاب را همراه کودکتان بخوانید و راههای کنترل عصبانیت را با هم تمرین کنید!
فرانکلین بچه لاکپشتی است که خیلی کارها بلد است؛ مثلاً میتواند در لاک تنگ و تاریکش تنهایی بخوابد، البته اگر برایش قصه شبش را گفته باشند و چراغ خوابش را هم روشن کرده باشند و یک لیوان آب هم برایش گذاشتهباشند… فرانکلین موقع خواب، پتوی بچگی اش را هم بغل میکند تا خوابش ببرد اما یک شب نمیتواند پتویش را پیدا کند. حالا باید چه کار کند؟
فرانکلین روز خوبی را نگذرانده بود و احساس میکرد دیگر کسی دوستش ندارد و کسی به او اهمیت نمیدهد. او تصمیم گرفت از خانه فرار کند و دوستان و مدرسه و خانهی جدیدی برای خودش پیدا کند. اما کمی از خانه دور نشده بود که …
این کتاب به دو موضوع مشکلساز میپردازد: برنده شدن و غر زدن. وقتی یک روز مندل روی شانس نیست، مادرش کمکش میکند بفهمد که همهی کارهای زندگی رقابت نیست. در حقیقت، باخت میتواند آدم را قویتر کند! مامان میگوید اگرچه برنده شدن خیلی خوب است، اما بردن مهمترین چیز نیست و غر زدن فقط شرایط را بدتر میکند. «غرغروها برنده نمی شوند، و برندهها هم غر نمی زنند. نمیتوانی همیشه در همه چیز برنده شوی!»
هیچکس به برایان محل نمیگذارد، انگار که نامرئی است. بازی نمیدهند و به جشن تولد دعوتش نمیکنند برای همین خیلی غصه میخورد تا اینکه یک روز دانشآموز جدیدی آمد توی کلاسشان و همه چیز تغییر کرد…
لوسی یک کرم شبتاب است و در گروهشان از همه باهوشتر است و بهتر پرواز میکند. اما نوری از او نمیتابد!پس وقتی که یک وزغ بدجنس و گروهش مخفیانه نقشهای شرورانه میکشند، آیا لوسی میتواند دوستانش را نجات دهد؟
خرگوش کوچولو عاشق خانوادهاش است. وقتی مشکلی برایش پیش میآید، مامان و بابا او را راهنمایی میکنند. خیلی وقتها دور هم جمع میشوند و خیلی به آنها خوش میگذرد. تازه خیلی هم هوای همدیگر را دارند. خب برای همین، خرگوش کوچولو این قدر خانوادهاش را دوست دارد.
کتاب خرگوش کوچولو و خانوادهاش نوشته تریس مورونی و ترجمه هایده کروبی از مجموعه کتابهای احساسات خرگوشی است که مفهوم دوستی وعلاقه به خانواده را به کودکان آموزش میدهد.