قصه صوتی کودکانه
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت سوم)

قصه صوتی شهر نجارها (قسمت سوم)

روزگار طوری می‌گذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبخت‌تر و معروف‌تر وجود ندارد، اما همه خوب می‌دانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی می‌دانست و نامش چوبان بود.

time 11 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت دوم)

قصه صوتی شهر نجارها (قسمت دوم)

روزگار طوری می‌گذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبخت‌تر و معروف‌تر وجود ندارد، اما همه خوب می‌دانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی می‌دانست و نامش چوبان بود.

time 11 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت اول)

قصه صوتی شهر نجارها (قسمت اول)

روزگار طوری می‌گذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبخت‌تر و معروف‌تر وجود ندارد، اما همه خوب می‌دانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی می‌دانست و نامش چوبان بود.

time 12 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی شلخته

قصه صوتی شلخته

شلخته دستکشش را گم کرده بود. همه جاهایی که به عقلش می‌رسید، گشت ولی نتوانست پیدایش کند. وقتی داشت اتاقش را می گشت تازه فهمید چقدر ریخت و پاش است ولی مجبور بود خودش اتاقش را جمع‌وجور کند و موقع مرتب کردن اتاق بود که...
time 6 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی دوست تازه چه خوبه!

قصه صوتی دوست تازه چه خوبه!

پگی تازه وارد این شهر شده است. او خانه‌ی جدیدش را دوست دارد. ولی پگی تنهاست و دوستی ندارد تا باهم بازی کنند. او می‌خواهد دوست‌های جدیدی پیدا کند. برای همین وقتی سارا را می‌بیند به او لبخند می‌زند و از او می‌خواهد تا باهم بازی کنند، او به سارا کمک می‌کند و حتی اسباب‌بازی‌های خود را می‌آورد تا با هم بازی کنند. دوست پیدا کردن خیلی کیف دارد...
time 7 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی اشباح جنگلی (قسمت دوم)

قصه صوتی اشباح جنگلی (قسمت دوم)

همیشه فکر می‌کردم زندگی در جنگل خیلی هیجان‌انگیز است. فکرش را بکنید، شب توی خانه‌ی جنگلی‌تان هستید که یکهو زنگ خانه‌تان را می‌زنند. پشت در، جوجه بلدرچین درخت پشتی است، برایشان مهمان سرزده آمده و مادرش او را فرستاده تا برای نیمرو از شما چهارتا تخم بلدرچین بگیرد. یا مثلاً در حال پیاده‌روی توی جنگل ممکن است چشمتای به یک گل زیبا بیفتد. همین که خم می‌شوید تا گل را بو کنید،‌ یکهو گل دهانش را باز می‌کند و شما را می‌بلعد. برای همین آن روز تنها و تنها به یک‌ چیز فکر می‌کردم: گذراندن شب در جنگل.
time 11 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی اشباح جنگلی (قسمت اول)

قصه صوتی اشباح جنگلی (قسمت اول)

همیشه فکر می‌کردم زندگی در جنگل خیلی هیجان‌انگیز است. فکرش را بکنید، شب توی خانه‌ی جنگلی‌تان هستید که یکهو زنگ خانه‌تان را می‌زنند. پشت در، جوجه بلدرچین درخت پشتی است، برایشان مهمان سرزده آمده و مادرش او را فرستاده تا برای نیمرو از شما چهارتا تخم بلدرچین بگیرد. یا مثلاً در حال پیاده‌روی توی جنگل ممکن است چشمتای به یک گل زیبا بیفتد. همین که خم می‌شوید تا گل را بو کنید،‌ یکهو گل دهانش را باز می‌کند و شما را می‌بلعد. برای همین آن روز تنها و تنها به یک‌ چیز فکر می‌کردم: گذراندن شب در جنگل.
time 10 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی ماسک کاغذی

قصه صوتی ماسک کاغذی

خانم نقاشی روی دیوارهای کلاسمان را پر کرده از نقاشی‌های رنگی‌رنگی. روی دیوار ته کلاس یک مدرسه‌ی جنگلی کشیده بود، با یک عالمه حیوان که هر کدامشان داشتند یک کاری می‌کردند، سنجاب مشق می‌نوشت، خرگوش آواز می‌خواند، روباه توپ بازی می‌کرد، موش نقاشی می‌کشید ... چون که من از همه‌ی بچه‌های کلاس کوچولوتر بودم و همیشه نقاشی می‌کشیدم، امید اسمم را گذاشته بود موشان.

time 11 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی از همه بدم می‌آید

قصه صوتی از همه بدم می‌آید

امروز ملكه‌ی زنبورهای عسل اصلاً حال خوبی ندارد، خيلی عصبانی است و از همه متنفر است. اما پس از تحمل سختی‌های زياد، می‌فهمد كه فقط با گفتن یک كلمه‌‌ی جادويی... زندگی برايش آسان‌تر خواهد شد.
time 10 دقیقه
play بشنوید
قصه صوتی چه‌ جوری برگردم؟

قصه صوتی چه‌ جوری برگردم؟

خرگوش گفت: «آخه نور اون خونه خوب نیست. چه‌ جوری برگردم؟» طاها گفت: «تو برگرد. هرچی تو بگی.» صدای بوق اتوبوس آمد. طاها خوشحال شد. خرگوش از اتوبوس پیاده شد. خرگوش رفت آشپزخانه و گفت: «پرده آشپزخونه رو بزن و لامپشو خاموش کن، وگرنه من می‌رم.»
time 5 دقیقه
play بشنوید