جدیدترین ‌ها
قصه صوتی خرگوشک تقصیر بچه‌ها نیست!

قصه صوتی خرگوشک تقصیر بچه‌ها نیست!

هاوارد خرگوشه خیلی با دست و پا بود. مشکل همه را حل می‌کرد و به داد همه می‌رسید تا این‌ که یک روز دید الی، بهترین دوستش، گریه می‌کند. الی گفت که پدر و مادرش دعوا می‌کنند و او خیلی ناراحت است چون فکر می‌کند همه‌اش تقصیر اوست... آیا هاوارد خرگوشه می‌تواند برای الی کاری بکند؟

time 7
play بشنوید
قصه صوتی آلن تو می‌توانی!

قصه صوتی آلن تو می‌توانی!

آلن دوست داشت توپ‌بازی کند. ولی نمی‌توانست مثل دوستانش توپ را مستقیم به آن دورها پرتاب کند. او خیلی نا امید شده بود و فکر می‌کرد هرگز نمی‌تواند این کار را انجام بدهد. ولی دوستانش او را یاد وقتی انداختند که خجالت می‌کشید و نمی‌توانست با خانم کتی صحبت کند یا زمانی که نمی‌توانست شنا کند و به میله استخر چسبیده بود ولی با کمک دوستانش موفق شد. بیایید ببینیم وقتی دوست‌های آلن او را تشویق می‌کنند چه اتفاقی می‌افتد.
time 6
play بشنوید
قصه صوتی لطفاً بگو لطفاً

قصه صوتی لطفاً بگو لطفاً

سارا عاشق معلم‌ بازی بود. اما وقتی خودش معلم می‌شد، اصلاً نمی‌گفت «لطفاً»، «ممنون» یا «خواهش می‌کنم». وقتی با عروسک‌هایش بازی می‌کرد به آن‌ها دستور می‌داد: «بلند شوید»، «بنشینید»، «ساکت باشید» و «تخته را پاک کنید». اما دوست‌هایش به او کمک کردند تا دختر با ادبی شود. فکر می‌کنید چطور این اتفاق افتاد؟
time 6
play بشنوید
قصه صوتی نوشتن چه خوبه!

قصه صوتی نوشتن چه خوبه!

کارلوس دوست دارد مثل دوستانش اسم خودش را یاد بگیرد. از مادرش می‌خواهد در این کار کمکش کند. او قسمت اول اسم خود را «ک-ا-ر» یاد می‌گیرد و بارها تمرین می‌کند. حتی به دوستانش هم نشان می‌دهد که می تواند قسمت اول اسم خود را بنویسد. ولی او باید تمام اسمش را یاد بگیرد. پس با مادرش تمرین می‌کند و به دوستانش نشان می‌دهد چطور اسمش نوشته می‌شود «ک ا ر ل و س»، او به خودش افتخار می‌کند.
time 7
play بشنوید
قصه صوتی به چپ، چپ! به راست، راست!

قصه صوتی به چپ، چپ! به راست، راست!

پگی عاشق رژه رفتن دوروبر خانه‌شان است. خیلی هم دوست دارد رژه‌ی بچه‌ها را در مدرسه رهبری کند. ولی او دست راست و چپ را بلد نیست و نمی‌داند کی به چپ برود و کی به راست! پس خانم معلم یک روبان قرمز رنگ از جیبش بیرون می‌آورد و آن را به دست راست پگی گره می‌زند. پگی دیگر می‌داند کی به راست و کی به چپ حرکت کند. حالا او گروه خود را برای رژه آماده می‌کند.
time 8
play بشنوید
قصه صوتی کی چه‌کاره است؟

قصه صوتی کی چه‌کاره است؟

تامی و پدرش به پارک می‌روند. اما سر راه، بعضی جاها توقف می‌کنند تا پدر تامی پوسترهای مسابقه‌ی دو را در محله پخش کند. آن‌ها پیش خانم دکتر، آقای آتش‌نشان، افسر پلیس و آقای کتابدار رفتند. تامی چیزهای زیادی درباره‌ی کارهایی که این افراد در جامعه انجام می‌دهند یاد گرفت. بیایید ببینیم تامی چه چیزهایی درباره‌ی این شغل‌ها آموخته است.
time 7
play بشنوید
قصه صوتی بهترین معلم دنیا

قصه صوتی بهترین معلم دنیا

کریتر معلمش را خیلی دوست داشت و می‌خواست برای روز معلم یک هدیه‌ی خیلی خوب برایش درست کند ولی صبح که بیدار شد و خواست هدیه‌اش را ببرد دید که سگ آمده توی خانه و خرابش کرده...

کتاب بهترین معلم دنیا از مجموعه ماجراهای کریتر کوچولو نوشته مرسر مایر است که هایده کروبی آن را به فارسی برگردانده و انتشارات نردبان آن را در 24 صفحه منتشر نموده است.

time 6
play بشنوید
قصه صوتی من کوچک نیستم!

قصه صوتی من کوچک نیستم!

من می‌خواهم بروم توی جنگل چادر بزنم و بخوابم. مامانم می‌گوید که من یک کم برای این کار کوچکم و باید در حیاط چادر بزنم. فکر بدی هم نیست برای همین یک جای خوب برای چادر زدن پیدا می‌کنم و ...

کتاب من کوچک نیستم! از مجموعه ماجراهای کریتر کوچولو نوشته مرسر مایر است که هایده کروبی آن را به فارسی برگردانده و انتشارات نردبان آن را در 24 صفحه منتشر نموده است.

time 6
play بشنوید
قصه صوتی دیدی گم شدیم!

قصه صوتی دیدی گم شدیم!

شاتو خسته شد. نشست کنار دیوار و گفت: «دیدی گم شدیم، پیدا هم نمی‌شیم؟» و چشم‌هایش اشکی شد. چشم‌های شوتک هم می‌خواست اشکی بشود، اما شوتک...
-هوووووممم...
اول یک نفس عمیق کشید و بعد...
-اووووممم
فکر کرد و فکر کرد و..
time 7
play بشنوید
قصه صوتی پول علف خرس نیست!

قصه صوتی پول علف خرس نیست!

خواهر خرسی و برادر خرسی خیلی چیزها را خوب می‌دانند؛ مثلاً می‌دانند کجا می‌شود گل‌های خیلی قشنگ پیدا کرد، کجا تمشک‌های آبدار و خوشمزه دارد، جایی که بهترین عسل را می‌توان پیدا کرد کجاست. ولی بعضی چیزها را هم خوب نمی‌دانند، مثل صرفه جویی و پس انداز کردن. تا این‌ که یک روز باباخرسی خیلی از دست آن‌ها عصبانی می‌شود و ...
time 11
play بشنوید