فرانکلین لاکپشتی باهوش است. یک روز در مدرسه آقای جغد از بچهها میخواهد که برای تکلیف روز بعد چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند نقاشی کنند. هرکدام از دوستان فرانکلین چیزی را که دوست دارد، نقاشی میکند، اما فرانکلین هرچه فکر میکند نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. به هر جایی که نگاه میکند یاد دوستان و خاطراتش میافتد تا این که...
هاوارد خرگوشه عین آب خوردن دروغ میگفت. تا اینکه یک روز از بس دروغ گفت از خودش بدش آمد و تصمیم گرفت کاری بکند. او تصمیم گرفت که به پدرش بگوید که دروغ گفته است. پدرش حرفهای او را شنید و ...
هاوارد خرگوشه در مدرسهای درس میخواند که مثل خیلی از مدرسههای دیگر ساکت و آرام بود. در کلاس هاوارد، وقتی که معلم درس میداد همه گوش میکردند و هیچ بچهای حواس دیگری را پرت نمیکرد. تا این که دانشآموز جدیدی وارد کلاس آنها شد...
فرانکلین لاکپشت فعال و زرنگی است و دوستان زیادی دارد، اما موقع بازی به دوستانش دستور میدهد و مثل رئیسها رفتار میکند و آنها را ناراحت میکند. دوستانش هم تصمیم میگیرند دیگر با او بازی نکنند. فرانکلین از این که با بهترین دوستش، خرس، قهر کرده ناراحت است. برای همین خیلی فکر میکند تا اینکه...
دوستان فرانکلین خیلی کارها بلدند؛ خرس میتواند از درخت بالا برود. شاهین میتواند پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. فرانکلین هم خیلی کارها بلد است، اما وقتی با دوستانش حرف میزند، یادش میرود چه کارهایی بلد است انجام بدهد. برای همین مجبور میشود به دوستانش دروغ بگوید. و این تازه شروع ماجراست...
من دوستان خیلی خوبی دارم. با آنها بازی میکنم، فیلم تماشا میکنم، حرف میزنم. به حرفشان گوش میکنم. من دوستانم را خیلی دوست دارم. آنها هم من را دوست دارند. میدانی چرا؟
کتاب خرگوش کوچولو و دوستان نوشته تریس مورونی و ترجمه هایده کروبی از مجموعه کتابهای احساسات خرگوشی است که مفهوم دوستی را به کودکان آموزش میدهد.
خرگوش کوچولو گاهی به دیگران حسودی میکند. بعضی وقتها به دوستش که در مسابقه اول شده است، گاهی به برادر کوچولویش، گاهی هم به دوستش که اسباببازی خریده است. ولی تازگیها مثل قبل حسودی نمیکند چون...
فرانکلین لاکپشته میتواند خیلی کارها را به تنهایی انجام دهد اما از تاریکی میترسد و چون او یک لاکپشت است، میترسد توی لاک تنگ و تاریکش بخزد. برای همین لاکش را دنبال خودش روی زمین میکشد. بالاخره یک روز تصمیم میگیرد برود و از دوستانش کمک بگیرد...
فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچ وقت برنده نمیشوند. هرکدام از همتیمیها مشکلی دارند: یکی دمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید با هم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و...
دارد با دیگران مهربان باشد. او دوست دارد با خودش هم مهربان باشد و میداند که برای این کار باید مراقب بدنش باشد و ...
کتاب خرگوش کوچولوی مهربان نوشته تریس مورونی و ترجمه هایده کروبی از مجموعه کتابهای احساسات خرگوشی است که مفهوم محبت را به کودکان آموزش میدهد. این کتاب را انتشارات نردبان در 20 صفحه منتشر نموده است.