
قصه صوتی من و دوستم
من دوست خیلی خوبی دارم. گاهی به خانهی هم میرویم و با هم بازی میکنیم. دوچرخهسواری، قایم موشک، بسکتبال،... از مامان اجازه گرفتم که دوستم را دعوت کنم چون دوست ندارم تنهایی بازی کنم ولی...



قصه صوتی کاشکی بزرگتر بودم
وقتی بزرگتر بشوم، خیلی کارها میتوانم بکنم. خودم تنهایی میروم خرید، خودم نامه مینویسم، خودم کاردستی درست می کنم، خودم به دیگران تلفن میزنم، خودم...



قصه صوتی اول تو
من همیشه دوست دارم اول باشم. موقع بازی، موقع غذا خوردن، موقع مسابقه دادن، ... ولی همه میگویند که اول بودن آن قدرها هم مهم نیست. تازگیها خودمم متوجه شدهام، مهم این است که آدم از کاری که میکند لذت ببرد.



قصه صوتی راستش را بگو!
کریتر کوچولو عادت نداشت راست بگوید. گاهی هم همهی واقعیت را نمیگفت. یک روز قرار شد همه هواپیماهایشان را بیاورند تا در نمایش هوایی شرکت کنند. کریتر کوچولو گفت که بابابزرگش هواپیما دارد ولی نگفت که منظورش ماکت هواپیماست...



قصه صوتی خروسه و روباهه
من وقتی میترسم این شکلی میشوم. تو وقتی میترسی چه شکلی میشوی؟ مثل خروسه؟ یا مثل موشه؟ شاید هم مثل هر دوتایشان. مگر آنها چه شکلی بودند؟ یک شکلهایی که هم باید بخوانی هم باید ببینی، پس ورق بزن.



قصه صوتی امان از دست بزرگترها، اين كار را بكن، آن كار را نكن!
بزرگترها تمام مدت به آدم دستور میدهند. مامان میگوید برو سرسره بازی کن. بابا میگوید برو ماسه بازی کن. ولی من این بازیها را دوست ندارم. دوست دارم توی وان قورباغه نگه دارم و با خانهی عروسکی خواهر کوچولویم بازی کنم. از دستشان کلافه شده بودم که...



قصه صوتی خواب بد (خانواده خرسی)
برادر خرسی اسباب بازی موجودات فضايی و فيلمهای ترسناک را خيلي دوست داشت و هميشه پولهايش را جمع میكرد تا از اين اسباب بازیها بخرد ولی خواهر خرسی اصلا" اين اسباب بازیها را دوست نداشت. يک روز برادر خرسی به سينما رفت تا فيلم جنگ موجودات فضايی را ببيند. شب هم او و هم خواهر خرسک كابوس ديدند. آنها خواب موجودات فضايی را ديدند و وحشتزده از خواب پريدند...



قصه صوتی منم میخوام
من يک خواهر كوچک دارم. هرچه داشته باشم، او هم میخواهد. اسكيت بُرد سوار میشوم، او هم میخواهد. موشک کاغذی درست میکنم، او هم میخواهد. خلاصه هر كاری میكنم، میگويد: پس من چی! داشتم از دستش خسته میشدم كه...



قصه صوتی برادر عقاب، خواهر آسمان
رئيس سياتل، فرماندهي مورد احترام و صلح جو، متعلق به يكی از تيرههای سرخپوستان شمال غرب امريكا بوده است. در سالهای ميانه 1850، كه دولت امريكا عزم كرد تا سرزمين آنها را از مردم درمانده و مغلوب او خريداری كند، او با زبان بومی خويش و با فصاحتی كه ريشه در فرهنگ روايت شفاهی خود داشت، در مقام پاسخ گويی برآمد.



قصه صوتی ترسوزوروس
سموئل ترسوزوروس از خیلی چیزها میترسد. او از عنکبوت، صداهای عجیب، سایهها در شب و تنها ماندن میترسد.
آیا روزی می رسد که بر ترسش غلبه کند؟
مجموعه کتابهای احساسات دایناسوری دربارهی هیجانات کودکان است و اینکه چگونه با این احساسات مشکلآفرین برخورد کنند. کتابهایی بامزه و سرگرمکننده که بچهها دوست دارند بارها و بارها آنها را بخوانند.

