
قصه صوتی فرانکلین میبخشد
10
بشنوید 
قصه صوتی باهم قلعه میسازیم
کامیل خیلی دوست دارد در ساحل، قلعه شنی درست کند. اما ساختن یک قلعهی شنی بزرگ به تنهایی کار سختی است. بنابراین کامیل و دوستانش نقشه میکشند با هم کار کنند. آنها یک تیم تشکیل میدهند و کلی کنار هم خوش میگذرانند و کار میکنند؛ یکی دیوارهای قلعه را میسازد، یکی بیرون قلعه یک خندق میکند و آخر سر همکاری میکنند و یک قلعهی بزرگ خیلی خوشگل میسازند. میدانید چطور؟
7
بشنوید 
قصه صوتی تامی بیترمز
5
بشنوید 
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت چهارم)
روزگار طوری میگذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبختتر و معروفتر وجود ندارد، اما همه خوب میدانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی میدانست و نامش چوبان بود.
12
بشنوید 
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت سوم)
روزگار طوری میگذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبختتر و معروفتر وجود ندارد، اما همه خوب میدانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی میدانست و نامش چوبان بود.
11
بشنوید 
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت دوم)
روزگار طوری میگذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبختتر و معروفتر وجود ندارد، اما همه خوب میدانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی میدانست و نامش چوبان بود.
11
بشنوید 
قصه صوتی شهر نجارها (قسمت اول)
روزگار طوری میگذشت که انگار از اهالی شهر ما خوشبختتر و معروفتر وجود ندارد، اما همه خوب میدانستند که آن خوشبختی را مدیون چه کسی هستند. مردی که خود را خالق دنیای چوبی میدانست و نامش چوبان بود.
12
بشنوید 
قصه صوتی شلخته
6
بشنوید 
قصه صوتی دوست تازه چه خوبه!
7
بشنوید 
قصه صوتی اشباح جنگلی (قسمت دوم)
11
بشنوید


